عنوان مقاله :
بررسي انسانشناسي اسلامي و انسانشناسي وجودگرا و مقايسهي آنها
عنوان فرعي :
A Comparative Study of Islamic Humanology and Existentialistic Humanology
پديد آورندگان :
صالحي، اكبر نويسنده استاد راهنما Salehi, Akbar , مهرابيان، زهرا نويسنده كارشناس ارشد فلسفهي تعليم و تربيت Mehrabian, Zahra
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1387 شماره 7
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
اسلام , خودآگاهي , مسئوليت , آزادي , وجودگرا , انتخاب , انسان شناسي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش، انسان از بعد ماهيت، آزادي و اختيار، مسيوليت، خودآگاهي و انسان كامل از ديدگاه دو مكتب اسلام و وجودگرا بررسي شده است. اسلام انسان را موجودي دوبعدي با فطريات و سرشت مشترك و آزادي و اختيار در انتخاب سرنوشت خويش معرفي ميكند؛ اما مكتب وجودگرا براي انسان هيچگونه سرشت مشتركي قايل نيست و آن را مغاير با آزادي فردي ميداند. مكتب وجودگرا آزادي را حق انسان دانسته، با داشتن همين آزادي، او ميتواند سرنوشت خود را آن طور كه ميخواهد، بدون هيچ معيار خاصي تعيين كند و در نتيجه، او فقط در مقابل خود مسيول است؛ در حالي كه مكتب اسلام آزادي را حق انسان ميداند تا با انتخابهاي خويش و بر اساس الگوي معرفيشده (انسان كامل) سرنوشت خود را تعيين كند و در نتيجه، در مقابل خدا، خود و خلق مسيول و پاسخگوست. مكتب اسلام به اجتماع توجه دارد و توجه به فرد در بطن جامعه است و با تكروي و خودمحوري مخالف است؛ در حالي كه وجودگرايان ملحد فردگرا بوده، تامين منافع فردي را اصل ميدانند و در واقع فردپرور هستند و به كل و منافع جمعي كمتر توجه دارند.
چكيده لاتين :
This research studies human based on some aspects including nature, freedom and freewill, responsibility, self-consciousness, and perfect human from perspectives of "Islamic humanology" and "existentialistic humanology." Islam describes human as a bidimensional creature that has freedom and freewill to form his/her fate, while the school of existentialism does not agree with Islamʹs standpoint. Islam believes that human is intrinsically social and so is not agreeable with monopoly as well as self-orientation, whereas existentialists emphasize individual benefits.
چكيده عربي :
فـي هذا البحث قمنا بدراسه الانسان من جوانبه المختلفه، ماهيته، حريته و اختياره، مسووليته، وعيه الذاتـي، والانسان الكامل من منظار المذهبين الاسلامـي والوجودي، فالانسان عند الاسلام هو كاين ذو بعدين يشتركان فـي الفطره والتكوين و له الحريه والاختيار فـي تقرير مصيره، و لكن المذهب الوجودي لا يري للانسان فطره مشتركه و يعتقد بانّ هذا الامر يخالف الحريه الفرديه، و بانّ الحريه هـي من حق الانسان و بامتلاكها يستطيع تقريره مصيره مثلما يريد هو و من دون ان يحدّد لنفسه ملاكاً خاصاً و بالنتيجه هو نفسه المسوول امام نفسه فحسب. فـي حين يعتقد الاسلام بانّ الحريه هـي من حق الانسان و يستطيع ان يقرّر مصيره من خلال اختياراته و وفق الاُنموذج المطروح و هو «الانسان الكامل» و فـي النهايه يكون مسوولاً امام الله و امام نفسه و امام الناس. انّ الدين الاسلامـي يهتم بالمجتمع و اهتمامه بالفرد يكون من خلال المجتمع والاسلام يرفض النزعه الفرديه و محوريه الفرد.
فـي حين انّ الوجوديين الملحدون يومنون بمحوريه الفرد و يعتقدون بانّ ضمان المصالح الفرديه هو الاساس و فـي الحقيقه هم يهتمون بالفرد والنزعيه الفرديه و لا يهتمون بالمصالح الجماعيه الا قليلا.
عنوان نشريه :
تربيت اسلامي
عنوان نشريه :
تربيت اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1387
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان