عنوان مقاله :
ميزان معرفت انسان نسبت به خداوند از ديدگاه ابنسينا
عنوان فرعي :
The Extent of Human Knowledge Towards God from Ibn Sina’s Point of View
پديد آورندگان :
شهيدي، سعيده سادات نويسنده Shahidi, S.S.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 45
كليدواژه :
معرفت , تصور , تصديق , وجوب وجود , برهان صديقين , مشاهده عقلي , ابن سينا
چكيده فارسي :
معرفت انسان به واجبالوجود و توجه به محدوديتهاي اين معرفت، از موضوعاتي است كه ابنسينا در فلسفه خود به آن توجه ويژهاي داشته است. از نظر بوعلي با آنكه انسان دچار محدوديتهاي معرفتي بسياري است، اما باب معرفت الهي به كلي مسدود نميباشد. از نظر او انسان توانايي نيل به ذات و حقيقت موجودات را ندارد و آنها را از طريق لوازم و خواص آنها ميشناسد. در باب حق تعالي نيز شناخت از طريق همين لوازم كه اوصاف او را تشكيل ميدهد، صورت ميگيرد. مهمترين لازم باري تعالي، وجوب وجود است. ديگر اوصاف باري تعالي با وساطت وجوب وجود درك ميشود. در باب تصديق وجود حق تعالي، ابنسينا به شيوههاي مختلف ناشي از اختلاف سطح معرفتي انسانها توجه داشته است. او سطح متوسط تصديق را ناشي از براهين طبيعي و از سوي عامه مردم دانسته است كه از موجودات ديگر بر خداوند استدلال ميكنند و سطح عالي تصديق را ناشي از براهين فلسفي و از سوي صديقين دانسته است. علاوه بر برهان، شيخ به مشاهده عقلي واجب تعالي نيز توجه داشته است
چكيده لاتين :
Man’s knowledge of Neccessary Being and attention to the limitations of this knowledge is among the subjects that Ibn Sina in his philosophy has paid a special attention to it. In Ibn Sina’s view, while man suffers from many cognitive limitations, but the way to divine knowledge is not completely closed.
In his view human being has no ability to know the essence and truth of God and he knows them through their requirements and properties.
This applies also to the recognition of the truth Most High through the same requirements which constitute his attributes. The most important requirement of the creator’s requirement is the neccessity of his existence. Other attributes of the creator is perceived through the neccessity of existence.
On the affirmation of the Thruth most High, Ibn Sina has taken into account the difference in cognitive levels due to the capacity of human beings in different ways. He has considered the medium level of affirmation arising from natural proofs and on the part of the masses of people who argue from other creatures to the existence of God and he regards the high level of affirmation as due to philosophical arguments and no the part of true believers. In addition to demonstration, Shaykh also paid attention to the intellectual contemplation of Neccessary Most High.
چكيده عربي :
اثار اهتمام ابنسيناي في الفلسفه بشكل بالغ معرفه الله بواجب الوجوب و مضايق هذه المعرفه.علي الرغم من ان ابنسيناي يري الانسان محاطاً بكثير من العوايق المعرفيه الا انه لايعتقد بان باب معرفه الله قد اغلق كاملاً. برايه ان الانسان ليس قادرا علي ادراك الذات و حقيقه الكاينات بل يدركها عن طريق لوازمها و خصايصها. كما هو الامر بالنسبه الي الله تعالي فان معرفته تتحقق عن طريق هذه اللوازم التي تنعكس في صفاته. فاهمّ لازم لذاته تعالي وجوب وجوده. فان ساير الصفات لاتدرك الابواسطته. ففي مجال تصديق الذات اعتمد ابنسيناي عده مناهج منبعثه من المستوي المعرفي للبشر. فاعتبر المستوي المتوسط للتصديق متخذاً من البراهين الطبيعيه لعامه الناس و التي يستدلون بالمخلوق علي الله تعالي. و اعتبر المستوي العالي للتصديق متخذاً من البراهين الفلسفيه و المقدمه من قبل الصديقين. فانه اضافه الي البرهان اعتني الشهود العقلي للواجب تعالي.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 45 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان