خودارزيابي معلمان مدارس ابتدايي نسبت به مساله سوي استفاده جنسي از كودكان و لزوم گزارش آن

An evaluation of primary school teachers towards child sexual abuse and necessity of its reporting

چكيده: مقدمه: سوي‌ استفاده ‌جنسي از كودكان از جمله مواردي است كه به كرات اتفاق مي‌افتد و آينده بسياري از كودكان را تحت تاثير قرار مي‌دهد. به‌ منظور كاهش اين تاثيرات بسياري از كشورها سعي دارند با تدوين برنامه‌هاي آموزشي به مقابله با اين مساله بپردازند. يكي از جوامع هدف براي ارايه اين آموزش‌ها، معلمان مدارس ابتدايي هستند كه با توجه به ارتباط روزانه و نزديك با كودكان مي‌توانند در اين راستا بسيار سودمند باشند. به اين دليل از آن ها انتظار مي‌رود در اين زمينه از دانش و توانايي هاي لازم برخوردار باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسي دانش و نگرش معلمان مدارس ابتدايي نسبت به‌ مساله‌ سوي‌ استفاده جنسي از كودكان و ارزيابي توانايي آن‌ها در شناسايي و گزارش اين پديده انجام شده است. روش كار: گروه نمونه اين پژوهش شامل 62 نفر از معلمان مدارس ابتدايي شهرستان كرج بود كه به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه‌اي محقق ساخته بود كه مقدار آلفاي كرونباخ آن 86/0 به‌دست آمد. يافته‌ها: تحليل داده‌ها نشان داد اگر چه اين معلمان نسبت به اهميت نقش خود در شناسايي و گزارش سوي‌‌ استفاده جنسي از كودكان واقف هستند ولي در عين حال دانش آن‌ها در اين زمينه ناكافي است. 86 درصد آن ها در اين زمينه هيچ آموزشي دريافت نكرده بودند و به نظر مي‌رسد در اين رابطه از توانايي لازم برخوردار نيستند. بحث و نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج فوق ارايه‌ آموزش‌هايي در زمينه تشخيص و گزارش موارد سوي‌‌ استفاده جنسي از كودكان در دوره‌هاي آموزشي پيش از خدمت و ضمن خدمت ضروري به ‌نظر مي‌رسد.

Introduction: Child sexual abuse (CSA) is one of those problems which repeatedly happens and affects the future of children. In order to decrease the negative effects of CSA, many countries try to fight against this problem by developing new educational programs. One of the target communities for presenting these instructions is primary school teachers, who can offer great helps, considering their day-to-day and close relationship with the victims of CSA. Therefore, they are expected to have the knowledge and ability in this area. The purpose of this study was to investigate the level of knowledge of primary school teachers regarding CSA and their attitudes towards it, and also to evaluate their ability to identify and report this phenomenon. Material and Methods: The sample group consisted of 62 primary school teachers in Karaj who were selected through cluster sampling method. To collect the data, a researcher-made questionnaire was used with a Cronbach’s alpha of 0.86. Results: The analysis of data showed that although the teachers are aware of the significance of their role in identification and reporting of CSA, their knowledge in this area is insufficient, 86 percent of these teachers had received no instructions in this area and it seems that their ability to identify and report this phenomenon was not sufficient. Conclusion: Therefore, it seems necessary to provide them with proper instructions about identification and reporting of this problem in pre-service educational courses.