بررسي مقايسه‌اي هوش اخلاقي و رهبري تيمي از ديدگاه برخي دانشمندان و اسلام

A Comparative Study on Moral Intelligence and Team Leadership from the Point of View of Scholars and Islam

هدف اصلي اين مقاله بررسي مقايسه‌اي هوش اخلاقي از نگاه بوربا (2005)، لنيك وكيل (2003) و نظريه رهبري تيمي‌كيم (2003) با ديدگاه اسلام بوده است. براي بررسي موضوع اين مقاله از گنجينه غني و هدايتگر قرآن كريم و كتابهاي ارزشمند و گرانبهاي نهج‌البلاغه، تحف‌العقول، بحارالانوار، ميزان‌الحكمه و غررالحكم، كه مجموعه‌اي از خطابه‌ها و كلمات قصار ايمه معصومين(ع) است، استفاده شد. نتايج اين بررسي نشان داد كه: 1- با توجه به ديدگاه اسلام از بين اصول عمومي هوش اخلاقي بوربا به اصول هوشياري، توجه و احترام، خود كنترلي، مهرباني و انصاف اهميت بيشتري داده شده است. 2- از بين چهار اصل اختصاصي هوش اخلاقي توسط لنيك وكيل، سه اصل درستكاري، مسيوليت‌پذيري و بخشش بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. 3- اسلام، مهمترين اثر رهبري تيمي را مشاوره و مشاركت دادن ديگران در اجراي امور، دور كردن انسان از خودرايي، از عقل و تجربه ديگران استفاده كردن و دركارها بهتر تصميم‌گرفتن مي‌داند.

This research is intended to compare moral intelligence from the viewpoint of Borba (2005). Lennick and Kiel (2003), Kim’s team leadership theory (2003) with the Islamic approach. Quite rich sources have been reviewed to explore the subject, including the holy Quran, Nahjolbalaghah, Tohafologhool, Baharolanwar, Mizanolhelmah, and Ghorarolhekam, which contains lectures and sayings of infallible Imams. The results indicated that: Based on the view point of Islam, Borba has focused on empathy, awareness, consideration and respect, self-control, kindness and fairness more than other general principles of moral intelligence. Among four special principles of moral intelligence presented by Lennick and Kiel, integrity, responsibility, and forgiveness are considered more. According to Islam, the most important effects of team leadership are consultation and listening to others and making them have practical participation, avoid self-centeredness, and make use of the advice and experience of others in practice.