ميزان پيروي والدين كودكان معلول از برنامه‌هاي توانبخشي مراكز سرپايي توانبخشي شهر بيرجند (سال 1388)

Parental compliance with rehabilitation programs of disabled children in outpatient clinics of Birjand city 2009

زمينه و هدف: حدود 10% از جمعيت جهان دچار نوعي معلوليت هستند كه قريب يك سوم آنها را كودكان تشكيل مي‌دهند. پيروي والدين از برنامه توانبخشي فرزندان نقش مهمّي در پيشرفت درماني كودكان دارد. مطالعه حاضر با هدف تعيين ميزان پيروي والدين از برنامه هاي توانبخشي كودكان معلول مراجعه‌كننده به مراكز سرپايي توانبخشي شهر بيرجند انجام شد. روش تحقيق: در اين مطالعه مقطعي و توصيفي، اطلاعات مورد نياز از همه92 والديني كه كودكان معلول ايشان از مراكز توانبخشي سرپايي شهر بيرجند خدمات توانبخشي (كار درماني، فيزيوتراپي و گفتار درماني) دريافت مي‌كردند، جمع‌آوري شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود و روايي محتوايي 72/0 و ضريب پايايي آزمون مجدّد آن 94/0بود. با انجام مصاحبه بر اساس پرسشنامه وضعيت پيروي والدين از توصيه حضور مرتب در جلسات درمان ، انجام تمرينات درماني در منزل، تهيه وسايل توانبخشي و تهيه مواد آموزشي، سنجيده شد. داده‌ها با استفاده از نسخه 16 نرم‌افزار آماري SPSS تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: بالغ بر 8/47% (44 نفر از 92 نفر) از مراجعه‌كنندگان پيرو توصيه حضور مرتب در جلسات درمان (يعني شركت در90% و بيشتر جلسات) و70% (42 نفر از 60 نفر) پيرو انجام تمرينات درماني با كودك در منزل (يعني انجام 50% و بيشتر توصيه‌ها) بودند. در زمينه تهيه وسايل توانبخشي و تهيه مواد آموزشي (يعني تهيه 90% و بيشتر از موارد توصيه‌شده) به ترتيب 77% (47 نفر از 61 نفر) و 7/72% (16 نفر از 22 نفر) پيرو توصيه‌ها محسوب مي‌شدند. نتيجه گيري: براي حصول موفقيت در درمان، تلاش در راه شناسايي موانع پيروي والدين كودكان معلول از برنامه‌هاي توانبخشي فرزندان و فراهم نمودن زمينه فايق آمدن بر آنها، اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. واژه هاي كليدي: توانبخشي، از كارافتادگان، كودكان ناتوان، والدين

Background and Aim: About 10% of the worldʹs population is affected by disabilities one third of which are children. Parental compliance with childrenʹs rehabilitation programs have important role in overall effectiveness of therapies. The purpose of this study was to determine the rate of parental compliance of disabled children who attended outpatient rehabilitation clinics in Birjand city. Materials and Methods: In this cross-sectional descriptive study, data was collected from parents of 92 disabled children who were attending outpatient rehabilitation clinics (occupational therapy, speech therapy and physiotherapy) in Birjand city by interview and using a semi structured questionnaire. The test-retest reliability and validity of which were 0.72 and 0.94, respectively. Parental compliance with regular attending to therapy sessions, doing exercises at home, providing rehabilitation equipments and providing educational materials were assessed. SPSS V.16 software was used for analysis of data. Results: About 48.8% (44 of 92 parents) were complied with regular attending to sessions (i.e. they took part in 90% or more of therapy sessions) and 70% (42 of 60 parents) were complied with performing exercises for children at home, (i.e. they had performed 50% or more of exercises). About 77% (47 of 61 parents) were complied with providing rehabilitation equipments and finally 72.7% (16 of 22 parents) were complied with providing educational materials facilitating rehabilitation (i.e. they had provided 90% or more of recommended items). Conclusions: It seems imperative to make every effort to find barriers of parental compliance with disabled childrenʹs rehabilitation programs and help parents to overcome those barriers. Key Words: Rehabilitation, Disabled children, Disabled persons, Parents