عنوان مقاله :
ارزيابي تنوع اكوتيپهاي يونجه زراعي ايران براساس شاخصهاي كيفي علوفه
پديد آورندگان :
رضايي، مهدي نويسنده نويسنده مسيول مكاتبات، كارشناس ارشد، زراعت و اصلاح نباتات، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران , , نقوي، محمدرضا نويسنده استاد، زراعت و اصلاح نباتات، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران , , معالي اميري، رضا نويسنده استاديار، زراعت و اصلاح نباتات، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران , , محمدي، رحمت نويسنده كارشناس ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه تهران , , جعفري، علياشرف نويسنده دانشيار، موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، تهران , , كابلي، محمدمهدي نويسنده استاديار، بخش علوفه، وزارت جهاد كشاورزي، تهران ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 37
كليدواژه :
تنوع ژنتيكي , يونجه زراعي , كيفيت علوفه
چكيده فارسي :
تعداد 47 اكوتيپ يونجه زراعي نواحي مختلف ايران از لحاظ شاخصهاي كيفيت علوفه با استفاده از تكنيك طيفسنجي پراش نور قرمز (NIRS) مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج همبستگي ساده بين صفات نشان داد كه قابليت هضم ماده خشك (DMD)، همبستگي مثبت و معنيدار با پروتيين خام (CP) (67/0) و همبستگي منفي و معنيدار با فيبر خام (CF) (51/0-) و ميزان ديواره سلولي بدون همي سلولز (ADF) (96/0-) داشت. همچنين CP داراي همبستگي منفي و معني دار با CF (60/0-) و ADF (52/0-) و CF نيز داراي همبستگي مثبت و معني داري با ADF (37/0) بود. نتايج آزمون رگرسيون نشان داد كه دو شاخص CF و مقدار قند هاي محلول در آب (WSC)، 6/70 درصد تغييرات در ميزان خاكستر علوفه را توجيه كردند كه در آن، CF، 5/63 و WSC، 7 درصد تغييرات را دربرداشت و بدين ترتيب كربوهيدراتها بهعنوان مهمترين عامل در تعيين ميزان خاكستر كل علوفه شناسايي شدند. نتايج تجزيه به مولفههاي اصلي نشان داد كه DMD، CP، ADF و انرژي متابوليسمي (ME) مهمترين شاخصهاي تعيين كيفيت علوفه ميباشند و نمودار ترسيم شده براساس دو مولفه اول، پراكندگي و تنوع زيادي را بين تودههاي يونجه نشان داد. تودهها براساس جايگاه جغرافيايي به پنج گروه تقسيم شدند و فاصله ماهالانوبيس بين اين جمعيتها نشان داد كه تودههاي آذربايجانشرقي، كردستان، كرمانشاه و تركيه تفاوت آشكاري با ديگر اكوتيپها داشتند و تودههاي اصفهان و چهارمحال و بختياري از نظر اين شاخص ها به تودههاي كرمان، سيستان و بلوچستان و يزد شباهت دارند. گروه بندي نمونهها با استفاده از روش پيوستگي بين گروهها انجام و دندروگرام مربوطه نشان داد كه پراكندگي فراواني از لحاظ شاخصهاي كيفيت علوفه در اكوتيپهاي مورد مطالعه حتي در نمونههاي يك استان وجود دارد. در مجموع نتايج نشان داد كه ظرفيتهاي بالايي در انتخاب والدين مناسب در برنامههاي اصلاح كيفي و استفاده از بنيهي هتروزيس در اكوتيپهاي يونجه وجود داشته و با توجه به نتايج همبستگيها انتخاب گياهان داراي صفات مطلوب كيفي امكان پذير ميباشد.
چكيده لاتين :
Forage quality components of 47 alfalfa ecotypes were studied using near infrared reflectance spectroscopy (NIRS). Results of correlation coefficient among the studied traits showed that dry matter digestibility (DMD) had a positive significant correlation with crude protein (CP) (0.67), and a negative significant one with crude fiber (CF) (-0.51) and acid detergent fiber (ADF) (-0.96). However, correlation between CP and CF (-0.60) and ADF (-0.52) was significantly negative, A positive significant correlation was estimated between CF and ADF (0.37). Result of regression analysis showed that CF and WSC justified 63.5% and 7% of the total variation in ash content, respectively. Hence carbohydrates are the most important variables in determination of total ash content. For evaluating of Mahalanobis distance, the ecotypes were classified into five groups according to their geographical locations and the results illustrated a high distance between the western ecotypes and the others. However, a similarity between the central ecotypes (Esfahan and Chaharmahalo Bakhtiari) and the eastern one (Khorasan, Golestan and Semnan) was clarified. By principal components analysis, DMD, CP, ADF and metabolism energy (ME) were introduced as the most important indicators in forage quality. A Depicted Bi-Plot based on PC1 and PC2, elucidated a high dispersal and diversity among ecotypes and indicated the appropriate ecotypes for utilizing in breeding programs. Cluster analysis using Between-Group Linkage method was performed and depicted dendrogram illustrated a high diversity in forage quality components in ecotypes even those collected from one province. As a whole, the results showed that there is a high potential for selection of desirable parents and usage of heterosis in breeding programs. The results of correlation between the traits could be used for the selection of plants with good quality traits.
عنوان نشريه :
تحقيقات ژنتيك و اصلاح گياهان مرتعي و جنگلي ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات ژنتيك و اصلاح گياهان مرتعي و جنگلي ايران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 37 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان