شماره ركورد :
500104
عنوان مقاله :
تاثير كاربرد الگوي اعتقاد بهداشتي (HBM) بر پيشگيري از تغذيه نامناسب در دانش‌آموزان ابتدايي شهر اراك (83-1382)
عنوان فرعي :
Application of the Health Belief Model for Unhealthy Eating Prevention among Primary School Children in Arak / Iran (2004-2005)
پديد آورندگان :
زماني‌علويجه، فرشته نويسنده Zamani Alvijeh, F , فقيه‌‌زاده، دكتر سقراط نويسنده Faghihzadeh, S , صادقي، فاطمه نويسنده Sadeghi, F
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1386 شماره 35
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
352
تا صفحه :
367
كليدواژه :
تغذيه نامناسب , دانش‌آموزان ابتدايي , الگوي اعتقاد بهداشتي
چكيده فارسي :
مقدمه: تغذيه نامناسب از عوامل افزايش خطر ابتلا به بيماري‌ها است. پژوهشگران معتقدند كه برنامه‌هاي مداخلاتي ازجمله پيشگيري از تغذيه نامناسب بايد از دوران كودكي و به‌ويژه در مدارس شروع شود. اين مطالعه به‌منظور تعيين تاثير كاربرد الگوي اعتقاد بهداشتي بر پيشگيري از تغذيه نامناسب در دانش‌آموزان ابتدايي اراك طي سال‌هاي 83- 1382 انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر مطالعه‌اي نيمه‌تجربي بوده و به‌صورت كار‌آزمايي سه سوكور انجام شده است. مدارس مورد مطالعه به روش دومرحله‌اي(طبقه‌بندي و خوشه‌اي) تعيين و سپس به‌صورت تصادفي به دو گروه تقسيم شد. در نهايت600 نفر در گروه آزمون و 600 نفر در گروه كنترل، جمعاً 1200 دانش آموز وارد مطالعه شدند. متغيرهاي مورد بررسي به‌طور مقايسه‌اي قبل و 3 ماه بعد از مداخله آموزشي و در دوگروه اندازه‌گيري شد. درگروه آزمون مداخله آموزشي در چارچوب الگوي اعتقاد بهداشتي به مدت 3 ماه صورت گرفت، اما در گروه كنترل آموزش براساس روش‌هاي جاري ادامه پيدا كرد. ابزارهاي مورد استفاده دراين پژوهش دو پرسشنامه ويك چك‌ليست بود. براي تحليل اطلاعات از آزمون‌هاي كاي‌دو، مك‌نمار، .Pooled t-Test، تي زوجي و آناليزواريانس همراه با آزمون شفه استفاده شد. يافته‌ها: 50 درصد دانش‌آموزان مورد مطالعه دختر و 50 درصد پسر با ميانگين سني 092/0±63/8 سال بود. در مرحله اول جمع‌آوري داده‌ها (آبان ماه) درگروه آزمون 6/15درصد و در گروه كنترل 3/12 درصد دانش‌آموزان صبحانه نخورده بودند. پس از مداخله (در ارديبهشت ماه)، اين نسبت در گروه آزمون به 11 و در گروه كنترل به 6/13 درصد رسيد. اختلاف ايجادشده از نظر آماري در گروه آزمون معنادار بود (05/0P < )، اما در گروه كنترل معنادار نبود (566/0=P ). قبل از مداخله درگروه آزمون 6/71 و در گروه كنترل 1/59 درصد دانش‌آموزان از تنقلات مصنوعي استفاده مي‌كردند (001/0P < ). بعد از مداخله اين رقم به 9/62 در گروه آزمون و 9/67 درصد در گروه كنترل تغيير يافت (05/0P < ). ميانگين هزينه تنقلات مصنوعي از آبان‌ماه تا ارديبهشت‌ماه در گروه آزمون از 12/44 به 02/46 تومان و در گروه كنترل از 29/41 به 59/54 تومان افزايش يافته است. ميزان افزايش در گروه آزمون بسيار كم‌تر و حدود يك‌ششم افزايش در گروه كنترل بوده است (05/0P < ). پس از مداخله آموزشي مصرف نوشابه گازدار، در دو گروه اختلاف آماري نداشت (204/0P=). نتيجه‌گيري: يافته‌هاي اين مطالعه بيان‌گر رفتارهاي تغذيه‌اي نامناسب در دانش‌آموزان بود. مداخله آموزشي در چارچوب الگوي اعتقاد بهداشتي در فرصت سه‌ماهه، تغييرات مطلوبي را در برخي از اين رفتارها به‌وجود آورد و نقش دست‌اندركاران بهداشت و ضرورت مداخلات آموزشي در اين زمينه به‌ويژه در چارچوب الگوهاي آموزشي مورد تاكيد قرار گرفت.
سال انتشار :
1386
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 35 سال 1386
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت