عنوان مقاله :
تبيين تلازم مطلقگرايي و واقعگرايي
عنوان فرعي :
A Review of the Interrelation between Absolutism and Realism
پديد آورندگان :
ركنالديني، سيدحسين نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 8
چكيده فارسي :
يكي از شيوههاي دستهبندي مكاتب اخلاقي، تقسيم اين مكاتب به واقعگرايي و غيرواقعگرايي بر اساس نظريههاي مربوط به فرا اخلاق است. هر يك از مكاتب واقعگرا و غيرواقعگرا، لوازم و پيامدهايي را در پي دارند. از جمله لوازم و پيامدهاي واقعگرايي اخلاقي، مطلقگرايي اخلاقي عنوان شده است. در اين نوشتار تلاش شده تا ضمن اشاره به منبع اين تقسيمبندي و ارايه تعريف مورد قبول از واقعگرايي اخلاقي و بيان مراد خود از مطلقگرايي و تفاوت آن با نسبيگرايي اخلاقي، با استفاده از نظريههاي انديشمندان اسلامي معاصر، پاسخ قانعكنندهاي براي سوال اصلي اين نوشتار مبني بر اينكه «آيا ميتوان جاودانه بودن اصول ارزشهاي اخلاقي را اثبات كرد؟» و نيز «نحوه استنتاج جاودانه بودن اين اصول از واقعگرايي اخلاقي چگونه است؟» ارايه شود. بر اين اساس، ضمن انتخاب ديدگاه خود مبني بر مطلقگرايي حداقلي، ديدگاه سه انديشمند اسلامي معاصر، يعني شهيد مطهّري، آيتالله جوادي آملي و آيتالله مصباح كه هر كدام تلاش كردهاند تا با تبييني متفاوت، مطلقگرايي و جاودانه بودن احكام اخلاقي را اثبات كنند، نقد و بررسي شده و اين نتيجه به دست آمده كه در مجموع، مطلقگرايي اخلاقي ميتواند به عنوان يكي از پيامدها و لوازم واقعگرايي اخلاقي مورد توجه قرار گيرد و دستكم با توجه به تبيين آيتالله مصباح اين مهم دست يافتني است.
چكيده لاتين :
One of the ways of classifying moral schools is dividing them into the two catagories proposed by the theories of meta-ethics: realistic and non-realistic schools. Each of these schools has consequences. Moral absolutism is among the outcomes of moral realism. Referring to the source of this classification, providing a sound definition of moral realism and explaining the meaning of absolutism in the light of the views of contemporary Muslim scholars, the present paper provides a cogent answer to the main questions in this essay: "Can we confirm the idea of the eternality of the principles of moral values"?, and " How can we infer the eternality of these principles from moral realism"? The views of three contemporary Muslim scholars, that is, Martyr Motahhari (may Godʹs mercy be upon him), Ayatollah Jawadi Amoli (may God exalt him), and Ayatollah Misbah (may God prolong his life), have been criticized and analyzed. Each of them has tried to establish the idea of absolutism and ernality of moral percepts though each one provides a different explanation. The findings show that in general moral absolutism is considered as one of the outcomes and necessities of moral realism.
چكيده عربي :
المدارس الاخلاقيّه تُقسم وفق اساليب عديده، منها تقسيمها الي مدارس واقعيّه وغير واقعيّه طبقاً للنظريّات المتعلّقه بما ورا الاخلاق. وكلّ مدرسهٍ اخلاقيّهٍ تتمخّض عنها نتايج معيّنه، منها الرويه الواقعيّه للاخلاق والرويه الواقعيّه المطلقه. ويتطرّق الكاتب في هذه المقاله الي بيان مصدر هذا التقسيم وطرح تعريفٍ مقبولٍ للمذهب الواقعيّ الاخلاقيّ، وكذلك يوضّح المراد من المذهب الواقعي المطلق، وذلك اعتماداً علي آرا العلما المسلمين المعاصرين؛ وبالتالي يُجيب علي الاسيله الاساسيّه التي يتمحور حولها موضوع هذه المقاله، نحو: هل يمكن اثبات ازليّه القيَم الاخلاقيّه ؟ وكيف يمكن استنتاج ازليّه هذه في اطار المذهب الواقيّ الاخلاقيّ ؟ واستناداً الي هذا، يقوم بنقد وتحليل آرا ثلاثهٍ من العلما المعاصرين، اي الشهيد مرتضي المطهّري (رحمه الله) وآيه الله جوادي الآمليّ وآيه الله مصباح، الذين طرحوا آرا مختلفه حول مسالتي الرويه المطلقه وازليّه الاحكام الاخلاقيّه. وقد اشارت نتايج البحث بشكلٍ اجماليٍّ الي انّ الرويه الاخلاقيّه المطلقه يمكن ان تعدّ احدي نتايج الواقعيّه الاخلاقيّه ولوازمها.
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 8 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان