عنوان مقاله :
الگوي مكاني حفرههاي تجديد حيات در تودههاي مديريت شده و مديريت نشده، در جنگلهاي طبيعي راش شرقي (مطالعه موردي: جنگل خيرودكنار- نوشهر)
پديد آورندگان :
متاجي، اسداله نويسنده Mataji, A , بابايي كفاكي، ساسان نويسنده استادياردانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات , , صفايي، حسين نويسنده دانشجوي دوره دكتراي جنگلداري دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات , , كيادليري، هادي نويسنده استاديار دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نوشهر و چالوس ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1387 شماره 31
چكيده فارسي :
ايجاد موزاييكهاي توالي در اكوسيستم جنگل كه با حفرههاي تجديدحيات آغاز ميشود نقش قابلتوجهي در ساختار مكاني تودههاي جنگلي دارد و همچنين ميتواند امكان استقرار تجديد حيات و قابليت بازسازي توده را مشخص نمايد. البته اين ارتباط دو طرفه بوده و آگاهي از آن ميتواند در درك بهتر فرايندهاي طبيعي ياري نمايد. بنابراين با توجه به اهميت استقرار تجديد حيات در فرايند پويايي جنگل، تحقيق حاضر نيز با هدف بررسي الگوي مكاني حفرههاي تجديد حيات در مناطق مديريت شده و مديريت نشده در جنگل آموزشي و پژوهشي دانشگاه تهران، واقع در خيرودكنار نوشهر انجام شدهاست. براي اين منظور دو منطقه با شرايط فيزيوگرافي تقريباً مشابه و سطحي نزديك به 50 هكتار در راشستان انتخاب و كليه حفرههاي موجود در آن مكانيابي شدند و برخي مشخصههاي مربوط به حفرهها، نظير سطح حفره نيز برداشت گرديد. براي دستيابي به ساختار مكاني حفرهها از تابع M (شكل تعميم يافته روش رايپلي) استفاده شد و فرض تصادفي بودن الگوي پراكنش حفرهها با استفاده از آزمون مونت كارلو مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از اين بررسي نشان ميدهد كه فراواني حفرهها در واحد سطح در منطقه مديريت شده در مقايسه با منطقه مديريت نشده، بيشتر بوده و با توجه به متوسط سطح حفره در منطقه مديريت شده (235 مترمربع) و مديريت نشده (201 مترمربع)، حفرههاي تجديد حيات در منطقه مديريت شده 9 درصد و در منطقه مديريت نشده 4 درصد از كل منطقه را شامل ميشوند. اين نتيجه بيانگر اين موضوع خواهد بود كه دخالتهاي مديريتي در منطقه مورد بررسي در مقايسه با روند تحول طبيعي اكوسيستم جنگل از شدت بيشتري برخوردار بوده و نميتواند شكل مناسب و مطلوبي از مديريت در جهت بهبود وضعيت تودههاي جنگلي و الگوي همگام با طبيعت تلقي گردد. الگوي پراكنش حفرهها در منطقه مديريت شده تا شعاع 60 متر و در منطقه مديريت نشده تا شعاع 80 متر بهصورت يكنواخت و در شعاع بيشتر بهصورت تصادفي ميباشد. بر اين اساس ملاحظه ميگردد كه ساختار مكاني در سطح توده بهصورت يكنواخت و بين تودهها تصادفي ميباشد.
چكيده لاتين :
The spatial structure of a forest stand plays a key role in its dynamics. It also determines the chance of establishing seedlings and the renewal capacity of the stand. However, this relation between spatial pattern and forest dynamics is two sided and information can refine our understanding of natural processes. Regarding to importance of seedling establishment in forest dynamics, the aim of this study was to investigate on spatial pattern of gaps in managed and unmanaged forests. The study site is located in Kheiroudkenar research forest – Noshahr. For this purpose, two sites in beech stands with similarity in physiographical condition were selected and the position of all gaps in each site was surveyed. Also, some quantitative parameters were recorded in each gap. Then, Ripleyʹs M function was used to obtain the spatial structure of gaps. The null hypothesis is a random distribution of gaps which was tested by using of Monte Carlo technique. The results showed that frequency of gaps in managed area is more than unmanaged area. Regarding to average area of gaps (235 m2 in managed area and 210 m2 in unmanaged area), gaps cover 9% of the study area in managed and 4% in unmanaged stand. It means that silvicultural practices intensity was high and it could not be suitable for develop stand structure. Also, spatial pattern of gaps are regular for both area in 60m and 80m radius, respectively. Based on this trend, spatial structure is regular within each stand and random among them.
عنوان نشريه :
تحقيقات جنگل و صنوبر ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات جنگل و صنوبر ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 31 سال 1387
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان