شماره ركورد :
511851
عنوان مقاله :
تفسير هايدگر از شماتيزم و خيال در فلسفه استعلايي كانت
پديد آورندگان :
كوششي، پريش نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
هفته نامه سال 1390 شماره 4
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
25
تا صفحه :
42
كليدواژه :
شماتيزم , نومن و فنومن , هايدگر , استعلايي , تخيل , كانت , ابژه
چكيده فارسي :
در فلسفه كانت داده هاي حسي هنگام ورود به فاهمه اندكي از كثرت فاصله گرفته اند اما هنوز آمادگي كامل براي اطلاق و اعمال صورتهاي پيشين فاهمه را ندارند. از آنجا كه صورتهاي پيشين فاهمه عملي شبيه به مفهوم سازي دارند، در واقع، به يك واسطه نياز است كه اين داده هاي حسي را براي اعمال صورتهاي پيشين فاهمه مهيا كند. كانت معتقد است اين واسطه چيزي نيست جز قوه خيال؛ عمل حاصل از اين قوه همان است كه اصطلاحاً كانت آن را «شماتيزم» (شاكله سازي) ميخواند. در حقيقت قوه خيال ميكوشد بين دو قوه حس و فاهمه كه سنخيت و تجانسي با هم ندارند پيوند و اتصال برقرار كند. بنظر هايدگر در فلسفه كانت همكاري ميان حس و فاهمه، يا بعبارت ديگر زمان و مقولات، نسبت به اجزاء آن پسيني نيست بلكه بنحو تام پيشيني است. اصليترين سؤال هستي شناسي از نظر هايدگر اين است كه چرا اشياء بجاي اينكه نباشند، موجود شده اند؟ شاكله سازي بنحو اصيلي نزد انسان صورت ميگيرد و متعلق به ابژه خارجي نيست و اين يعني آنكه هر نوع شناخت از موجودات، مستلزم نوعي پيش شناخت است. از ديد هايدگر تخيل، قوه اصلي شناخت است و حس و فاهمه نيز ريشه در تخيل دارند. همچنين تخيل با زمان نيز ارتباط دارد و به اين دليل ريشه و منشا مابعدالطبيعه است؛ يعني هم منشا عقل نظري به تخيل بازميگردد و هم ريشه عقل عملي. در نتيجه، ميتوان گفت تلاش هايدگر بطور كلي ارتقاي مباحث معرفت شناسي كانت به درجه هستي شناسي است. از نظر هايدگر ايده استعلايي به جايگاهي اشاره دارد كه شرايط پيشين امكان شناخت را مشخص ميكند. هايدگر معتقد است كه مفاهيم نمودهاي محض هستي شناختي هستند نه صرفاً پديدارهاي ذهني.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
اطلاعات موجودي :
هفته نامه با شماره پیاپی 4 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت