به كارگيري تدابير سياسي بر مبناي سبك هاي حل مساله (مورد مطالعه: كارمندان دانشگاه شهيد بهشتي)

The application of political tactics based on problem solving approach (Case of: Employee of University of Shahid Beheshti)

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه ميان تدابير سياسي و سبك هاي حل مساله افراد انجام شده است. به اين منظور 220 نفر از كارمندان دانشگاه شهيد بهشتي به صورت تصادفي از ميان 1000كارمند دانشگاه انتخاب گرديد. براي سنجش متغيرها از پرسشنامه استاندارد سنجش سبك حل مساله هلريگل، اسلوكوم و وودمن و پرسشنامه رفتارسياسي اي.جي.دوبرين استفاده شد. طي نتايج به دست آمده، ارتباط مثبتي ميان قضاوت عاطفي با چاپلوسي، استفاده سياسي از اطلاعات، ايجاد الزام اخلاقي، معاشرت با افراد ذي نفوذ و ايجاد پايگاه حمايتي وجود دارد. همچنين ارتباط معكوسي ميان قضاوت منطقي با چاپلوسي، استفاده سياسي از اطلاعات، ايجاد الزام اخلاقي، معاشرت با افراد ذي نفوذ و ايجاد پايگاه حمايتي وجود دارد. ميان ادراك شهودي با استفاده سياسي از اطلاعات، و ايجاد الزام اخلاقي، ارتباط و همسويي وجود دارد. ادراك حسي نيز با چاپلوسي، استفاده سياسي از اطلاعات و ايجاد الزام اخلاقي رابطه معكوس داشت.