ايمان و جايگاه عمل از ديدگاه مرجيه و متفكران اوليه پروتستان

Faith and the Position of Act from Morjaeh and the Early Protestant Theologians Point of View

«ايمان» كليد نجات و رستگاري انسان‌ها بشمار مي‌رود؛ ازاين‌رو، متكلمان و فلاسفه هر دين درصدد تعيين ماهيت و تبيين حقيقت و گوهر آن برآمده، دامنه بحثِ ايمان كه از سال هاي اوليه ظهور هر يك از دو دين اسلام و مسيحيت مطرح شده بود، به امروز كشيده شده است و بسياري از انديشمندان در تكاپوي بررسي آنند. از مباحثي كه درباره مسيله ايمان مطرح مي‌شود، «عمل» و نقش آن در شكل‌گيري ايمان است. پرسش اين است كه چه ارتباطي بين عمل و ايمان برقرار است؟ آيا عمل صالح ايمان را مي‌سازد يا ايمان مستقلاً تشكيل شده و به دنبال آن عمل از مومن بروز مي‌كند. اين گفتار درصدد بررسي مفهوم ايمان و جايگاه عمل از ديدگاه مرجيه (از نخستين فرقه هاي اسلامي) و پروتستان (يكي از سه فرقه بزرگ مسيحيت) است. به نظر مي رسد اين دو گروه در اين مسيله كه عمل از اركان ايمان نيست، با هم اشتراك دارند.

The key of salvation; as we all know is Faith. For this reason: 1) philosophers and theologians of any religion have tried to determine its essence and to explain its nature. 2) These debates have been very important in Islam and Christianity from the beginning. One of the issues that have close connection with concept as well as the formation of faith, is “act”. Now the question that raises here is as follow: how is the relationship between faith and act? Is the case so that righteous action leads man into faith, or it is mainly outcome of faith? The present paper is concerned with the conceptual analysis of faith according to Morjaeh (one of the early Islamic sects) and Protestantism (one of the three major Christian sects). I think that these two sects agree with each other in this issue that “action is not the essential pillar of faith”.