بررسي استدلال‌هاي مدافعان خطاناپذيري كتاب مقدس

An Inquiry into the Arguments in Favor of the Biblical Inerrancy

كتاب مقدس از همان ابتداي مسيحيت جايگاهي رفيع و بي‌همتا در ديانت مسيحيان داشت و براي بسياري از مومنان مسيحي هنوز اين جايگاه را حفظ كرده است. اما پس از رنسانس، به‌تدريج تحقيق درباره كتاب مقدس، نويسندگان آن، شيوه نگارشي آن و حتي خطاها و تناقضات آن گسترش يافت؛ تا حدي كه پس از عصر روشنگري، كتاب مقدس در زير تيغ نقادان همچون ديگر آثار بازمانده از روزگار باستان، حلاجي و واشكافي مي‌شد. در نتيجه اين نقادي‌ها، جايگاه كتاب مقدس متزلزل شد و حجيت آن به بحران گرفتار شد. از سويي مسيحيانِ معتقد در برابر اين موج انتقادي، به مقابله پرداخته‌اند و استدلال‌هايي در دفاع از خطاناپذيري كتاب مقدس اقامه كرده‌اند و از سوي ديگر نقادان به نقد كتاب مقدس و حتي استدلال‌هاي مدافعان اين كتاب پرداخته‌اند. مقاله حاضر چهار استدلال از مهم‌ترين دلايل مسيحيان در اثبات خطاناپذيري كتاب مقدس را تبيين و نيز بررسي مي‌كند

Ever since the rise of Christianity, the Bible has played a key role in the Christian religiosity. It was a guide to faith, a supreme source of belief and morals, the standard of Christian orthodoxy, and a means of combating heresies; for a great majority of Christians, it continues to enjoy the same position. After the Renaissance, the biblical studies, in terms of authorship, style of writing, and even consistency, began to develop. In common with other ancient works, the post-Enlightenment thinkers carefully criticized it. Due to the biblical criticisms, the Bible tottered and its authority was questioned. The question whether the Bible is infallible or fallible has been seriously considered down to the present day. Therefore, on the one hand the orthodox Christians have set to work to advance arguments in favor of this scripture. The present paper is an attempt to consider the four most important arguments in favor of the biblical inerrancy