بررسي ارتباط ميان شكايات صوتي و ويژگي آكوستيكي فركانس پايه در معلمان دوره ابتدايي شهر اصفهان

Relationship between subjective voice complaints and acoustic assessment of fundamental frequency in elementary school teachers of Isfahan

مقدمه: مطالعات نشان مي‌دهد كه معلمان به دلايلي از جمله استفاده نادرست از صوت، بيشتر از سايرين در خطر ابتلا به اختلالات صوتي هستند. بنابراين بيشتر نيازمند برنامه‌هاي پيش‌گيري و درماني مي‌باشند، ولي متاسفانه به دليل محدود بودن كلينيك‌هاي گفتار درماني و آسيب‌شناسان گفتار و زبان، همچنين عدم دسترسي به ابزارهاي ارزيابي دستگاهي صوت، امكان ارزيابي جامع و دقيق صوتي معلمان در ‌ايران وجود ندارد. با توجه به اهميت نقش معلمان دوره ابتدايي در تعليم و تربيت و تاثير مستقيم سلامت صوتي معلم بر كيفيت تدريس و يادگيري دانش‌آموزان، لازم است تا از ارزيابي‌هاي ادراكي به شكل مثمر ثمرتري استفاده شود. بنابراين هدف از اين پژوهش، بررسي ارتباط ميان شكايت‌هاي صوتي معلمان و نتايج دستگاهي تجزيه و تحليل فركانس پايه بود. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه توصيفي مقطعي، در ابتدا مرور كاملي بر متون حاضر در اين زمينه انجام شد و شكايات صوتي رايج در مورد فركانس پايه، استخراج گرديد. اين شكايت‌ها پس از تاييد روايي و پايايي، در قالب يك چك‌ليست در اختيار 95 معلم شاغل در مقطع ابتدايي قرار داده شد، كه با روش نمونه‌گيري تصادفي- خوشه‌اي انتخاب شده بودند، تا از اين طريق صوت خود را ارزيابي نمايند. همچنين نمونه صداي هر معلم نيز ضبط شد تا توسط نرم‌افزار ارزيابي و با نمره‌اي مطابقت داده شود كه معلمان براي صوت خود در نظر گرفته‌اند. بدين ترتيب تلقي هر فرد از صوت خود، توسط چك‌ليست و وضعيت فركانسي، با تجزيه و تحليل صوتي حاصل آمد. سپس همبستگي اين دو نمره محاسبه شد. يافته‌ها: بر اساس مطالعه حاضر همه شكايت‌هاي صوتي داراي همبستگي معني‌داري با وضعيت آكوستيكي فركانس پايه بودند. نتيجه‎گيري: با توجه به معني‌داري همبستگي تمام شكايات با وضعيت آكوستيكي فركانس پايه، مي‌توان اين شكايت‌ها را مبناي قضاوت قرار داد. با اين وجود، براي تشخيص اختلال در فركانس پايه، استفاده از ساير شيوه‌هاي ارزيابي صوتي نيز لازم به نظر مي‌رسد.

Introduction: Studies have shown that teachers are at high risk of developing voice disorders. This implies that, as a group, they may have more urgent priorities for inclusion in prevention and treatment programs. In the first place, such questions as whether teachers are at risk for voice disorder or not and, if it is the case, which symptoms are to be observed must be answered. Unfortunately, limited number of available speech-therapy clinics and unavailability of instrumental voice measurement make it impossible to conduct a comprehensive voice assessment for teachers in Iran. Teachers have a pivotal role in education and teacherʹs vocal quality affects teaching and studentʹs learning directly. Thus, developing and applying subjective assessment tools that have sufficient correlation with instrumental assessment seem to be necessary. The purpose of this study was to determine relationship between subjective voice complaints and acoustic assessment of fundamental frequency in elementary school teachers in Isfahan, Iran. Materials and Methods: At the beginning of this cross-sectional descriptive study, a literature review was conducted to compile common vocal complaints concerning fundamental frequency. These complaints were given to 95 teachers who have been selected through random cluster sampling in the form of a checklist. Subjects were first asked to rate their voices according to the checklist and subsequently to undergo an instrumental analysis of fundamental frequency. The correlation between reported symptoms and fundamental frequency amounts were then calculated. Results: This study showed that all of complaints had a significant correlation with obtained fundamental frequencies. Conclusion: Although all complaints had a significant correlation with fundamental frequency, it is suggested that clinicians use other types of voice assessment along with these subjective complaints. Keywords: Voice disorder, Subjective assessment, Acoustic assessment, Vocal complaints, Fundamental frequency