عنوان مقاله :
مقايسه ميزان انطباق برنامه دروس تخصصي و كارآموزي تجربه شده كارشناسي مامايي با نيازهاي شغلي از ديدگاه مدرسان و ماماهاي شاغل در استان اصفهان
عنوان فرعي :
Comparison between core courses curriculum and hands on programs experienced by BS midwives and occupational needs from the viewpoint of teachers and midwives working in Isfahan.
پديد آورندگان :
ميرمقتدايي، زهره سادات نويسنده زهره سادات ميرمقتدايي (مربي)، آموزشي مامايي،دانشگاه آزاد اسلامي واحد فلاورجان، فلاورجان، اصفهان، ايران. , , كرمعليان، حسن نويسنده دكتر حسن كرمعليان (استاديار)، گروه علوم تربيتي، دانشكده علوم انساني، دانشگاه پيام نور مركز اصفهان، اصفهان، ايران. ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 31
كليدواژه :
نيازهاي شغلي , كارشناسي مامايي , استان اصفهان , انطباق برنامه دروس تخصصي , ديدگاه مدرسان
چكيده فارسي :
مهمترين عناصر آموزش عالي، برنامههاي درسي آن است كه بايستي از تناسب لازم در راستاي اهداف، وظايف و تحولات مربوط برخوردار بوده تا بتواند نقش موثر خود را ايفا نمايد(1). با توجه به تغييرات مداوم در انتظارات و نيازهاي مصرفكنندگان محصول تعليم و تربيت در علوم پزشكي (يعني مردم و جامعه)، ضرورت تحول و نوآوري مستمر و رفع نقايص در برنـامـه درسي دانشگاههـاي علـوم پزشكي كشـور احساس ميشود. در كشور ما نيز اين نياز به خوبي احساس شده است و بر همين مبنا از چند سال پيش وزارت بهداشت، درمان و آمـوزش پزشكي برخي دانشگاهها را متـولي بازنگـري در برنامههاي درسي رشتههاي مختلف علوم پزشكي نموده است(2و3). جهت اصلاح اين فرآيند دستاندركاران رشته و فراگيران از بهترين افرادي هستند كه ميتوانند برنامههاي درسي را مورد ارزشيابي قرار دهند(4). هدف از اين تحقيق بررسي «ميزان انطباق برنامه دروس تخصصي و كارآموزي تجربه شده كارشناسي مامايي با نيازهاي شغلي از ديدگاه مدرسان و ماماهاي شاغل در استان اصفهان» ميباشد.
مطالعه حاضر يك مطالعه توصيفي از نوع پيمايشي ميباشد. جامعه آماري آن شامل مدرسان رشته كارشناسي مامايي در دانشگاه آزاد و دولتي و همچنين كارشناسان مامايي شاغل در مراكز بهداشتي دولتي، بهداشتي خصوصي، مراكز درماني دولتي، مراكز درماني خصوصي استان اصفهان هستند. نمونهگيري به صورت تصادفي طبقهاي بوده و تعداد افراد نمونه هر طبقه با تعداد افراد همان طبقه در جامعه متناسب گرديد. در اين تحقيق نظرات 15 نفر از مدرسان و 145 نفر از ماماهاي شاغل مورد بررسي قرار گرفت.
در جمعآوري اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه محققساخته، سوالات پنجگانه تحقيق مورد بررسي قرار گرفت. روش تجزيه و تحليل اطلاعات به صورت استفاده از آمار توصيفي و استنباطي بوده است. پايايي پرسشنامه بر اساس ضريب آلفاي كرونباخ 83/0 محاسبه گرديد. روايي آن نيز توسط 10 تن از اساتيد و صاحبنظران رشته هاي علوم تربيتي و مامايي به تاييد رسيد.
پرسشنامه شامل 21 سوال و داراي 4 قسمت بدين شرح بود. (الف) ويژگيهاي دموگرافيك در قسمت (ب) بررسي تناسب اهداف آموزشي با نيازهاي شغلي (ج) بررسي انطباق دروس تخصصي و كارآموزي با نيازهاي شغلي (د) عناوين دروس جديد در دانشگاههاي دنيا. گويه هاي پرسشنامه بر اساس مقياس ليكرت پنج قسمتي از بسيار كم تا بسيار زياد با نمره يك تا پنج نمرهگذاري ميشد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-13 آناليز شد. از آزمون t تك متغيره و تحليل واريانس چند متغيره (MANOVA) جهت مقايسه نظرات مدرسان با ماماهاي شاغل استفاده گرديد.
محاسبات آماري بر روي 154 پرسشنامه انجام شد (4% ريزش به علت عدم عودت و يا نقص در پاسخگويي بود). در بين ماماها بيشترين نسبت پاسخدهندگان (7/35%) در سنين 35-30 سال بوده، مدرك كارشناسي داشته (6/76%) و در مركز بهداشتي درماني خصوصي (9/40%) و به مدت كمتر از 5 سال (8/31%) مشغول به خدمت بودند. گروه مدرسان اغلب در محدوده سني 40-35 سال بوده و در دانشگاه آزاد اسلامي مشغول به خدمت بوده و مدرك كارشناسي ارشد داشتند. در تحليل استنباطي به منظور بررسي سطح معناداري از آزمون t در سطح 05/0?= استفاده شد كه با توجه به اين كه ميانگين حاصله (56/3) از سطح متوسط (3) بزرگتر بود و t حاصله نيز از مقدار بحراني بزرگتر بود، بنابراين ميتوان اذعان داشت: بين دروس تخصصي و كارآموزي تجربه شده رشته كارشناسي مامايي با نيازهاي شغلي آنان از ديدگاه مدرسان و ماماهاي شاغل انطباق وجود دارد. با توجه به ميانگينهاي حاصله، دروس بيماريهاي زنان- ناباروري، اختلالات جنسي، اصول تغذيه و تغذيه مادر و كودك، جنينشناسي، ژنتيك، بارداري و زايمان، نشانهشناسي و معاينات فيزيكي، بيماريهاي داخلي- جراحي و فيزيوپاتولوژي، بهداشت مادر و كودك و تنظيم خانواده، نوزادان، كودكان، كارآموزي بارداري و زايمان، نوزادان، نشانهشناسي، داخلي- جراحي، بهداشت مادر و كودك و تنظيم خانواده و بيماريهاي زنان منطبق با نيازهاي شغلي ماماها ميباشد. از نظر مدرسان گويه «بارداري و زايمان» بيشترين تناسب وگويه «راديولوژي – سونوگرافي» كمترين تناسب را با نياز شغلي داشتند، در حالي كه از نظر ماماها گويه «كارآموزي نوزادان» بيشترين تناسب و گويه «راديولوژي – سونوگرافي» كمترين تناسب را با نياز شغلي داشتند كه اين تفاوت نظر در موردبيشترين تناسب، جاي تامل دارد.
در اين پژوهش محقق به دنبال مقايسه نظرات مدرسان و ماماهاي شاغل در مورد ميزان تناسب دروس تخصصي و كارآموزي با نيازهاي حرفهاي در عمل بود كه تجزيه و تحليل پاسخهاي ارايه شده مدرسان و ماماهاي شاغل نشان داد كه بايستي كارآموزيهاي دروس تخصصي هم بيشتر شود و هم توسط اساتيد مجرب ارايه گردد. از طرفي تقاضاي كاهش تعداد افراد در گروههاي كارآموزي نشانه توجه پاسخدهندگان به اهميت دروس عملي و خاص رشته مامايي است. در اين تحقيق تمامي دروس تخصصي و كارآموزي به صورت تك به تك مورد پرسش مدرسان و ماماهاي شاغل قرار گرفت. تحقيقات برزو و همكارانش در سال 87 و ابراهيمي و همكارانش در سال 80 در رشته پرستاري نيز هر دو خواستار توجه بيشتر به دروس عملي بودند(2و5).
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 31 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان