تمايز مواجهه با گاز شيميايي خردل با استفاده‌از برازش مدل رگرسيون لجستيك بر متغيرهاي كمّي و كيفي

Fitting logistic model to some quantitative and qualitative variables to discriminate between mustard-exposed and non-exposed individuals

مقدمه و هدف: گاز خردل عاملي شيميايي است كه ارتش عراق، آن را در برخي شهرهاي مرزي ايران استفاده‌كرد. پيش از اين با استفاده ‌از متغيرهاي ايمني‌‌شناسي و روش‌هاي آماري مختلف به بررسي تفاوت‌هاي دو گروه مواجهه‌يافته و مواجهه‌نيافته با گاز خردل پرداخته ‌شده‌است؛ در اين مطالعه بر آنيم كه با حضور متغيرهاي كمّي و كيفي و با به‌ كارگيري رگرسيون لجستيك به تخصيص افراد به دوگروه مواجهه‌يافته و مواجهه‌نيافته پرداخته، بهترين مدل را انتخاب‌كنيم.. مواد و روش‌ها: افراد مواجهه‌‌شده با گاز خردل از شهرستان سردشت (372 نفر) و افراد گروه كنترل از شهرستان ربط (128 نفر) انتخاب شده بودند. با استفاده‌از رگرسيون لجستيك، افراد به دو گروه مواجهه‌يافته و مواجهه‌نيافته تخصيص يافتند و براي مقايسه‌ي مدل‌هاي به‌دست‌آمده حاصل از اثر اصلي، از ميزان حساسيت، ويژگي و مساحت زيرنمودار منحني‌هايROC مدل‌ها استفاده‌شد. يافته‌ها: حساسيت مدل‌هاي كمّي، كيفي و آميخته حاصل از برازش مدل رگرسيوني لجستيك به ترتيب برابر با 953/0، 948/0 و 952/0 و ويژگي اين مدل‌ها برابر با 225/0، 397/0 و 439/0 به‌دست‌آمدند. متغيرهاي IL-18BP (001/0 > P)، -sPسلكتين (003/0=P)، خارش پوست (001/0 > P)، پلاك پوستي (017/0P=)، سرفه مزمن (029/0P=)، خلط (017/0P=)، بيش‌رنگيزشي(026/0=P)، ملتحمه پيازي(025/0P=) در مدل آميخته معني‌دار شدند. نتيجه‌گيري: با توجه به مقادير حساسيت، ويژگي، مساحت زيرنمودار ROC و شاخص 2R ازيك‌سو و سهولت استفاده‌از متغيرهاي كيفي از سوي‌ديگر، تفاوت مدل كيفي و مدل آميخته قابل اغماض و استفاده‌از مدل كيفي مناسب به‌نظرمي‌رسد.

Background and Objective: Sulfur mustard (SM) is a chemical warfare agent used by the Iraqi forces during the Iraq-Iran war. So far some statistical methods have only been applied to discriminate between exposed and non-exposed Sardasht inhabitants, using immunological variables. This paper focuses on allocating objects to exposed and non-exposed groups and choosing the best model, using a variety of qualitative and quantitative variables available. Materials and Methods: The participants had been recruited from Sardasht (exposed) and Rabat (non-exposed) residents. In general, a sample of 372 and 128 in case and control groups were assessed in this study. To allocate the persons to the exposed group, a logistic regression model was used. Models with main effects of the independent variables were compared using sensitivity, specificity and the area under their ROC curves. Results: Sensitivities of quantitative, qualitative and mixed models are as follows: 0.953, 0.948 and 0.952. Specificities of these models are 0.225, 0.524 and 0.542 respectively. Variables included in the mixed model are IL-18BP (p < 0.001), sP-selectin (p=.003), itching (p < 0.001), plaque (p=0.017), chronic cough (p=0.029), sputum (p=0.017), hyperpigmentation (p=0.026) and bulbar conjunctive (p=0.025). Conclusion: According to the modelsʹ sensitivities, specificities, R2 and the area under their ROC curves on the one hand and the simplicity of qualitative variables usage on the other hand, the qualitative model could be preferred to as the mixed one.