عنوان مقاله :
نقدي بر فيزيكيانگاري بر مبناي اختلاف ميان فيزيكيانگاري پيشيني و پسيني
عنوان فرعي :
A Critique of Physicalism on the Basis of its Division into A priori and A posteriori
پديد آورندگان :
غياثوند، مهدي نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه، دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 33
كليدواژه :
النظره الفيزياييه البعديه , النظره الفيزياييه القبليه , ظاهره الوعي , فيزيكي انگاري پيشيني , Epistemic Implication , Phenomenal Consciousness , فيزيكي انگاري پسيني , استلزام دلالت شناختي , استلزام الدلاله المعرفيه , A priori Physicalism , A posteriori Physicalism , استلزام شناختي , الاستلزام المعرفي , Semantic Implication , آگاهي پديداري
چكيده فارسي :
فيزيكيانگاري پيشيني و پسيني، در فيزيكي انگاشتن جهان (و به طور خاص، ذهن يا نفس)، با يكديگر همراي هستند و فيزيكيانگاري را در مقام رهيافتي مابعدالطبيعي در باب تعيين ماهيت ذهن، حالات ذهني، و ويژگيهاي ذهني تاييد ميكنند. محلّ نزاع و اختلاف ميان اين دو تلقّي در اين مسيله نهفته است كه: آيا صدق و كذب فيزيكيانگاري وابسته به شناختپذير بودن برخي حقايق خاص به طور پيشيني است يا نه؟ حاميان فيزيكيانگاري پيشيني بر لزوم اين وابستگي تاكيد ميكنند؛ ولي دسته مقابل منكر آن هستند.
مقاله حاضر صورتبندي نقدي است بر فيزيكيانگاري بر مبناي واكاوي اين اختلاف. نگارنده كه در اين مسيله، خود با فيزيكيانگاران پيشيني موافق است، استدلال خواهد كرد كه براي صدق فيزيكيانگاري، وجود رابطه استلزامي از هر دو نوع آن (استلزام دلالتشناختي و استلزامشناختي)، ميان امر فيزيكي و ذهني، ضروري است. با اين حال، نگارنده امكان چنين شناختي را منتفي ميداند و دستكم روابط استلزامي از نوع معرفتي آن را مورد انكار قرار ميدهد. او با پيمودن اين مسير، تلاش ميكند تا كذب فيزيكيانگاري را نشان دهد.
چكيده لاتين :
Both a priori and a posteriori physicalists agree with each other in holding that physicalism, as a metaphysical approach to the world, is an appropriate approach that includes the nature of mind. However, they disagree on whether certain truths are knowable a priori. Of course, both of them_ a priori physicalists and a posteriori physicalists_ maintain that the doctrine “physicalism” can only be known a posteriori. Despite such a consensus, there is no consent about how exactly the doctrine should be formulated.
The author has a critique of physicalism on the basis of this dispute and its division into a priori and a posteriori. It seems that physicalism requires a priori knowledge, but on the other hand, it seems also that it is impossible. It seems that there are some a priori entailments (implications) from microphysical truths to ordinary macroscopic truths. But it will be argued that there are no a priori entailments (implications) from microphysical truths to phenomenal truths because these truths cannot be functionalized. The purpose of this article is to argue that since such entailments (implications) are necessary for physicalism to be true, physicalism would be false regarding the phenomenal consciousness.
چكيده عربي :
تشترك النظره الفيزياييه القبليه و البعديه في الراي حول الرويه الفيزياييه للعالم (و بشكل خاص الذهن او النفس)، و يويدان النظره الفيزياييه في مقام المقاربه الماوراييه في باب تعيين ماهيه الذهن و الحالات و الخصايص الذهنيه. و محل النزاع و الاختلاف بين هاتين النظرتين تكمن في هذه المساله: هل صدق الرويه الفيزياييه مرهون بقابليه معرفه بعض الحقايق الخاصه بشكل قبلي او مسبق ام لا؟ اتباع النظره الفيزياييه القبليه يوكدون علي لزوم و ضروره هذا الارتباط، بينما ينكره اتباع النظره الفيزياييه البعديه.
اعتمدت هذه المقاله المنهج النقدي للنظره الفيزياييه علي اساس تحليل هذا الاختلاف. كاتب هذا المقال متفق مع النظره الفيزياييه القبليه في خصوص هذه المساله، و يستدل علي وجود علاقه استلزاميه ضروريه بين كل من النوعين (استلزام الدلاله المعرفيه و الاستلزام المعرفي) بين الامر الفيزيايي و الذهني من اجل صدق النظره الفيزياييه. و مع ذلك ينكر الكاتب امكان مثل هذه المعرفه او لا اقل انكار العلاقات الاستلزاميه المعرفيه لها. و يسعي الي بيان كذب النظره الفيزياييه في مسار بحثه للمساله.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 33 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان