تحليل ساختاري داستان جولاهه با مار برپايه نظريه گريماس

“Structural analysis of “Woven with Snake Tale” from Marzban Nameh Book based on Greimas Theory”

داستان جولاهه با مار از داستانهاي فرعي باب هشتم كتاب مرزبان نامه است كه به سبب ويژگيهايي كه در مقايسه با ديگر داستانهاي اين كتاب دارد براي تحليل ساختارگرايانه انتخاب شده است. از آنجاكه تاكنون حكايات مرزبان نامه و داستانهاي مشابه آن (از متون كهن ادب فارسي) كمتر بر پايه نظريه هاي جديد ادبي مورد نقد و تحليل قرار گرفته اند و اغلب ارزش آنها به محتوايشان منحصر شده است، اين مقاله ابتدا به بررسي مولفه هاي داستاني و ساختاري مرزبان نامه پرداخته و سپس ديدگاه آ.ژ.گريماس، از نظريه پردازان مكتب ساختارگرا را بر روي اين داستان بصورت عيني و ملموس پياده كرده است. بر اساس نظريه اخير،كنشگرها و پيرفتهاي داستاني در حكايت جولاهه با مار مورد بررسي قرار مي گيرند.

Abstract: One of the minor stories from 8th chapter in Marzban Nameh Book is “Woven with Snake Tale”, which because of its characteristics in comparison with other stories in this book has been chosen for structuralist analysis. Whereas anecdotes from Marzban Nameh book and their similar stories (from Persian ancient literary texts) have been rarely criticized and analyzed based on modern literary theories and most of them were only limited to their content so at the present essay, story and structural components have been reviewed in Marzban Nameh and then the approach taken by A. J. Greimas (French naratologist), who is one of the theorists in structuralism school, has been adopted objectively and tangibly on this story. According to the latter theory, story actors and characters are surveyed in Woven and Snake Anecdote.