چكيده فارسي :
تحقيق حاضر با هدف بررسي عوامل موثر بر هويت بازانديشانه دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر كرمان صورت گرفت. چارچوب نظري پژوهش، از نظريات آنتوني گيدنز و پيتر برگر استخراج شد و بر اين اساس مدل و فرضيات تحقيق طراحي شدند. متغيرهاي مستقل عبارت‌اند از: ميزان استفاده از فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي (اينترنت و تلفن همراه)، مقطع تحصيلي، تحصيلات والدين، پايگاه شغلي پدر و اشتغال مادر، جنسيت، محل تولد، هويت مذهبي در بُعد مناسكي، درآمد خانوار، ميزان استفاده از منابع مطالعاتي غير درسي و آنتن ماهواره. حجم نمونه 377 نفر برآورد گرديد كه براي اطمينان از نتايج 391 پرسش‌نامه تكميل شد و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. روش نمونه گيري با توجه به تنوع رشته‌ها و دانشكده‌ها تصادفيِ طبقه‌بندي انتخاب شد. براي سنجشِ ابعادِ هويت بازانديشانه، هويتِ مذهبي (در بعد مناسكي)، و وابستگي به اينترنت، از طيف ليكرت استفاده به عمل آمد. به طور كلي، در تحليل دو متغيره در ميان متغيرهاي مستقلِ 12گانه، 8 متغير رابطه معناداري با هويت بازانديشانه نشان دادند. اين متغيرها عبارت‌اند از: 1. ميزان استفاده از فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي
2. تحصيلات پدر 3. تحصيلات مادر 4. جنسيت پاسخگو 5. محل تولد 6. هويت مذهبي 7. استفاده از آنتن ماهواره 8. منابع اطلاعاتي. همه متغيرهاي فوق با متغيرهاي وابسته رابطه مثبت داشتند، به استثناي متغير هويت مذهبي و يكي از زيرمجموعه هاي منابع مطالعاتي؛ يعني منابع مطالعاتي مذهبي، كه اين دو در برابر رشد هويت بازانديشانه مانع عمده و جدي محسوب مي‌شوند. متغيرهايي كه رابطه معناداري با هويت بازانديشانه نداشتند عبارت‌اند از: مقطع تحصيلي، پايگاه شغلي پدر، وضعيت اشتغال مادر و درآمد ماهيانه. در ميان متغيرهاي زيرمجموعه منابع مطالعاتي غير درسي نيز دو متغير، يعني ميزان مطالعه و علاقه مندي به تاريخ و ادبيات ايران، رابطه معناداري با هويت بازانديشانه نشان نداد.
چكيده لاتين :
The present research aims at studying factors influencing reflexive identity among students of Shahid Bahonar University of Kerman. The extracted theoretical framework is that of Anthony Giddens and Peter Berger theories, and research hypothesis designed according to the model. Independent variables are: rate of using ICT (internet and cell phone), educational degree, parents’ education, job status of father, mother’s employment, gender, birth place, religious identity; ritual aspect, household income, rate of using supplementary reading resources and satellite antenna (TV). According to Lin (1976) by considering 50% parameter, 95% confidence level and 5% error, sample size estimated n=377, but for more confidence, 391 questionnaire completed and analyzed. Stratified random sampling was used because of the diversity of colleges and branches.
Data collection tool was a questionnaire consisting closed and half-open questions. Likert scale was used for measuring reflexive identity aspects, religious identity (ritual aspect), and internet dependency. Alpha coefficients of above scales were acceptable and for reflexive identity scale it was more than .80.
Generally, among 12 independents variables, 8 variables showed significant relationship with reflexive identity. They are: 1- rate of using ICT (internet and cell phone), 2- Father’s education, 3- Mother’s education, 4- gender, 5- birth place, 6- religious identity, 7- satellite antenna (TV), 8- supplementary reading resources. All of above variables had positive significant relationship, except religious identity and one of the subdivision of the supplementary reading resources, that is religious resources, which were main challenge against reflexive identity development. Variables that didn’t showed significant relationships with reflexive identity are: educational degree, father’s job status, mother’s employment, and household income. Among subdivision variables of supplementary reading resources, two of them, i.e. reading and interest in the Iranian history and literature had not significant relationship with reflexive identity.
