عنوان مقاله :
سنجش تطبيقي مسيله وجود ذهني از ديدگاه ابنسينا و فخر رازي
عنوان فرعي :
Mental Existence; A Comparative Study of Ibn Sina and Fakhr Razi
پديد آورندگان :
پاشايي، محمد جواد نويسنده , , معلمي، حسن نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 34
كليدواژه :
اضافه , سنجش تطبيقي , فخر رازي , ابن سينا , وجود ذهني , حقيقت متمثل
چكيده فارسي :
بيگمان مسيله وجود ذهني از مسايل پردامنه و بحثانگيزي است كه ذهن انبوهي از فيلسوفان را به خود مشغول كرده است. تلاشهاي بيثمر شكاكان و سوفسطاييان در طول تاريخ، اهميت افزون اين مسيله را كه سويه معرفتشناختي بحث علم را نيز رقم ميزند، نمايانتر ميسازد. فيلسوفاني چون ابنسينا و فخر رازي كه از طلايهداران بحث در اين موضوع بودهاند، مجالي فراخ را جهت واكاوي مسيله فراهم آوردهاند؛ اما از آنجايي كه گاه كوشش فراوان ابنسينا در پرداخت مسيله وجود ذهني مورد ترديد واقع ميشود و يا به فيلسوفي چون فخر رازي نسبت انكار وجود ذهني داده ميشود. از اينرو، اين پژوهش بر آن است تا هم تلاش گسترده ابنسينا را در اين باب ارج نهد و هم ناروايي نسبت انكار به رازي را فاش سازد. اين امر مهم از رهگذر تبيين ماهيت و اثبات وجود ذهني از ديدگاه فيلسوفان يادشده و كشف قناع اضطراب از كلمات فخر رازي، به همراه سنجش تطبيقي ميان دو ديدگاه دستيافتنيتر شده است.
چكيده لاتين :
Mental existence is one of the hot issues in philosophy. Agnosticists and Sophists have tried, unsuccessfully, to deny it, and it has added to its import as well as its epistemological direction. Such philosophers as Ibn Sina and Fakhr Razi are among avant-gardes to deal with this issue, and paved the way for more discussion in this regard. Surprisingly, Ibn Sina’s efforts have sometimes been neglected, and Fakhr Razi is thought to have rejected this idea.
The authors want to show the inaccuracy of such claims, and to prove otherwise. They do this through interpreting different passages in the two philosophers’ works, some of which suffer from ambiguity, along with explaining the nature of mental existence and arguments for their existence. Moreover, a comparison between the two seems helpful in this regard.
چكيده عربي :
تعد مساله الوجود الذهني بلا شك من اهم المسايل المثيره للجدل و التي شغلت بال اغلب الفلاسفه ايضا ، و لقد ساهمت الجهود و المحاولات غير المثمره للشكاكين و السوفسطايين علي امتداد التاريخ في اظهار الاهميه المتزايده لهذه المساله ، كما انها تمثل المنحي المعرفي لبحث العلم كذلك . لقد هيا الفلاسفه مثل ابن سينا و الفخر الرازي ـ اللذان يعدان من ابرز الذين خاضوا في البحث حول هذه المساله ـ فرصه وافره لتحليل و دراسه هذه المساله . و الجدير بالاهتمام في هذا المجال هو ان الجهود الكبيره التي بذلها ابن سينا في دراسته لمساله الوجود الذهني تعامل معها البعض بالشك و الترديد او انهم نسبوا الي الفيلسوف مثل الفخر الرازي انكاره للوجود الذهني . و لهذا تتطرق هذه المقاله الي تثمين الجهود الكبيره لابن سينا في هذا الاطار ، و كذلك الكشف عن بطلان ما نسب للفخر الرازي من انكاره للوجود الذهني ، و هذان الامران لا يتاتيان الا من خلال تبيين ماهيه الوجود الذهني و اثباته من وجهه نظر الفيلسوفين السالف ذكرهما، و كشف القناع عن الاضطراب الحاصل في كلمات الفخر الرازي في خصوص هذه المساله مع تقييم مقارن بين النظريتين .
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 34 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان