تفسير و اجراي معاهده در حقوق داخلي

The Interpreatration and Execution of Treaties in Internal Law

در جريان اجراي معاهدات به عنوان مهم‌ترين منبع حقوق بين‌الملل در حقوق داخلي كشورهاي عضو دو سوال ذيل مطرح مي‌شود: 1. آيا تنها يك مرجع قضايي بين‌المللي صلاحيت تفسير يك معاهده را دارد يا اين كه اين صلاحيت از آن مقامات هر يك از كشورهاي عضو يك معاهده مي‌باشد؟ در حالت اخير چه مرجعي صلاحيت تفسير معاهده را دارد؟ مراجع اجرايي يا محاكم داخلي يك كشور؟ دخالت مراجع اجرايي ممكن است منجر به بي‌عدالتي شود و اعطاي صلاحيت مطلق تفسير معاهدات به محاكم محتمل است به ارايه و اعمال تفسيري از معاهده شود كه مسووليت بين‌المللي دولت را مطرح نمايد. 2. دامنه قدرت الزام آور معاهدات در صورت تعارض بين مفاد قانون متضمن معاهده و قانوني ديگر در يك كشور به چه ميزان است؟ آيا قانون متضمن معاهده مي‌تواند قانون داخلي يك كشور كه قبلاً وضع شده را نسخ نمايد؟ آيا يك قانون جديد مي‌تواند قانون متضمن معاهده‌اي كه قبلاً به تصويب رسيده را نسخ نمايد؟

In their to implement international treaties – as the most important source of international law – member states are likely to face two questions: 1. As regards the interpretation of the concerned treaty, with whom does the competency and jurisdiction rest an international judicial authority or specific authorities of the member state? In the latter case, which authority will enjoy such competence: the executive power or domestic courts? While the intervention of the executive power may lead to injustice, exclusive competence of domestic courts may lead to an interpretation causing international responsibility and liability of the member state. 2. If there is a conflict between domestic law9s0 of the member state and (a provision of) the treaty signed by this state, which one would prevail? May the treaty abrogate the domestic law already enacted? May the treaty provision(s) be abrogated by a later enacted domestic law?