باز‌پژوهي تجري در آموزه‌هاي اسلامي با نگاهي به حالت خطرناك از منظرجرم‌شناسي

Comparative research on Tajarri (temerity to commit crime) in Islamic Methodology of Feqh and concept of dangerousness in criminology

اين مقاله به بررسي و مقايسه تجري و مصاديق جزايي آن با موضوع حالت خطرناك در جرم‌شناسي پرداخته و ضمن بيان مفاهيم مرتبط با اين واژه‌ها، رابطه اين دو مفهوم را مورد بررسي قرار مي‌دهد. مهم‌ترين مصاديق متجري در مقررات حقوقي، مرتكبان جرايم ناقص مانند شروع به جرم، جرم عقيم و جرم محال هستند. از آنجا كه معيار جرم‌شناسي در واكنش عليه مجرمان، ميزان خطرناكي آنان است كه ناظر به آينده بوده و به ميزان خسارت وارد شده در گذشته توجه چنداني ندارد لذا خطر چنين افرادي را بيش از مرتكبان جرايم تام مي‌داند؛ زيرا اين گونه افراد در تحقق نيت مجرمانه خود موفق نبوده حال آنكه سو سريرت و جرات خود بر ارتكاب جرم را به منصه ظهور رسانده‌اند. با توجه به اينكه قانونگذار ايران در قوانين فعلي، واكنش عليه انواع متجري را نپذيرفته، لذا مقاله با الهام از ديدگاه فقها و اصوليين و طرح ديدگاه‌هاي جرم‌شناختي، در صدد است ضرورت واكنش مقتضي عليه متجريان داراي حالت خطرناك را اثبات نمايد.

This article talks about tajarri and it`s criminal types comparatively with concept of dangerousness in criminology. First, it states the meanings of main words and the words that related to them. While Iran Criminal law after Islamic revolution, rejected any penal reaction against tajarri and its types, like inchoate offences, as in attempts or impossible crimes, so this research is to prove the necessity of any logical reaction against doer of tajarri which are dangerous for society, by using the comments of scientists in Feqh, methodology and criminology. Although the legislature has criminalized some conducts like preparation conducts or threat to commit a crime, that are less dangerous for society, but refused to criminalize any type of tajarri, however we don`t recommend the legislature to criminalize them. Finally the recommendation is to accept the dangerousness concept and to foresee the appropriate safe guarding measures without punishment but with observance of legal principle.