شماره ركورد :
541109
عنوان مقاله :
كريمان كيست؟ بر پايه دستنويس هفت لشكر گوراني
عنوان فرعي :
Who is Kariman Based on the Manuscript of Gurani’s Haft-Lashkar?
پديد آورندگان :
اكبري مفاخر، آرش نويسنده Akbari Mafakher, A
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 174
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
15
تا صفحه :
37
كليدواژه :
Kariman , Nariman , شاهنامه , هفت لشكر , نريمان , Gurani’s , Haft-Lashkar , Shah-Nameh , كريمان , Gorani , گوراني
چكيده فارسي :
واژه «كريمان» ظاهراً در هيچ يك از داستان هاي مربوط به گرشاسپ در اوستا، متون پهلوي و متون فارسي زردشتي نيامده است. اين واژه در دو بيت از داستان هاي «رستم و سهراب» و «رستم و اسفنديار» شاهنامه آمده است. فرهنگ نويسان و شاهنامه شناسان دو برداشت متفاوت از اين ابيات داشته اند؛ گروهي كريمان را نام پدر نريمان و گروهي ديگر آن را واژه اي عربي و به معناي بخشنده و جوانمرد پنداشته اند. از آن‌جا كه متون حماسي به ديگر زبان هاي ايراني نيز يكي از سرچشمه هاي شاهنامه شناسي است، دستنويس هفت-لشكر به زبان گوراني و ديگر متون زبان و فرهنگ گوراني براي پي بردن به كاربرد واژه كريمان راه گشاست. واژه كريمان و گشته آن يعني «قهرمان»، بارها در اين دستنويس و ديگر دستنويس‌ها و متون گوراني به عنوان دو شخصيت، پدر نريمان و پهلوان دوران هوشنگ و تهمورث، آمده است؛ بنابراين با توجه به اين متون مي توان گفت كه در شاهنامه كريمان نام دو شخصيت است: 1- نام پدر نريمان در داستان رستم و سهراب؛ 2- نام فرزند هوشنگ در داستان رستم و اسفنديار و فردوسي در يادكرد واژه كريمان به سرچشمه ديگري غير از گزارش هاي خداي‌نامه و شاهنامه ابومنصوري نظر داشته است.
چكيده لاتين :
There is no reference to the word “Kariman” in Garshaap story in the Avesta, Pahlavi and Persian Zoroastrian texts. However, it can be found in the story of “Rostam and Sohrab”, and “Rostam and Esfandiar” in the Shah-nameh. Since the epic texts in other Iranian languages are significant in Shah-nameh studies, the Haft-Lashkar manuscript and other texts in the Gurani language are worth considering in order investigating the significance of “Kariman”. This word and its modified derivative “Qahraman” in these texts refer to two characters: Nariman’s father and a hero in the age of Hushang and Tahmureth. Therefore, it can be concluded that “Kariman” in the Shah-nameh corresponds to two characters: 1) Narimanʹs father in the story of “Rostam and Sohrab” and 2) Hushang’s son in the story of “Rostam and Esfandiar”. It can be assumed that Ferdowsi considers sources other than Khoday-nameh and Abumansuri’s Shah-nameh for the word.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
جستارهاي ادبي
عنوان نشريه :
جستارهاي ادبي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 174 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت