عنوان مقاله :
شخصيت و شگردهاي شخصيتپردازي سعدي در" گلستان"
عنوان فرعي :
Characters and techniques of characterizationof Saadi in Golestan
پديد آورندگان :
شنبه اي، رقيه نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1389 شماره 10
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
story , Theme , Tone , حكايت , داستان , درون مايه , راوي , شخصيت واقعي , كنش , Dialogue , لحن , action , گفتو گو , character , گلستان , Golestan , Narration , narrator , REAL
چكيده فارسي :
قصّه و داستان، از قديم در ميان مردم رايج و مورد توّجه آنان بوده است. انسانها، در تمام ادوار، از گذشته ـ يعني آن هنگام كه شبها در كورسوي روشنايي نور شمع، به قصّههاي به ظاهر ساده و بيشتر تخيلي كه سينه به سينه نقل شده بود، گوش ميكردند ـ تا امروز ـ كه پيچيدهترين آن يعني «رمان»ها را ميخوانند ـ در زواياي اطوار شخصيتها و قهرمانان آنها، از گياهان و جانوران گرفته تا آدمها، به تماشاي زندگي و برخورد با زندگيهاي گوناگون مينشينند و از آن، درس و عبرت ميگيرند. در واقع، قصّه به اندازه تاريخ، در تهذيب و تربيت آنها، نقش دارد. حتّي بيش از تاريخ. زيرا عوالمي كه در قصّه براي انسان تصوير ميشود و معرفتي كه در دنبال كردن سرگذشت قهرمانان آن از فرهنگ و جزييات ديگر، عايد خواننده ميگردد، در حوصله هيچ تاريخي نميگنجد و همين موضوع است كه موجب توجه و علاقه تمام طبقات مردم به قصّه ميشود. قصّهاي كه مهمترين عنصر در پيشبرد آن، شخصيت يا قهرمان آن است.
مردم به سبب اعمال اين شخصيتها به آنها دل ميبستند يا از آنها متنفّر ميشدند و اين امر باعث ميشد كه آنان، قصّه و داستان را پيگيري كنند.
هرچه اين شخصيتها، واقعيتر و راستتر بودند، بيشتر به دل خوانندگان مينشستند. هر چه آنان، در بدي و خوبي مطلق نبودند، يعني گاهي خوب و گاهي بد، مردم با آنان بيشتر احساس خويشي ميكردند.
گاهي ميشد كه در قصّه، ماجرا فقط از زبان راوي بيان ميشد و شخصيتها خيلي فعّال نبودند، امّا باز هم چون روح زندگي داشت و با زندگي مردم گره خورده بود، جذّاب و شنيدني بود.
حتّي گاهي ميشد كه قهرمانان و شخصيتهاي قصّه كاري نميكردند، بلكه قصد و انگيزه آنان بود كه قصّه را پيش ميبرد. امّا باز اين قصّهها نيز براي مردم شنيدني بود.
زيرا مردم ميفهميدند كه اين انگيزه است كه به اعمال يك شخصيت، ارزش اخلاقي ميبخشد.
بنابراين، بهترين و جذابترين قصّهها، در بين مردم آنهايي بود كه بهترين شخصيتها و بهترين درون مايهها را داشتند و بهترين شخصيتها، آنهايي بودند كه از جامعه و وقايع آن، شكل گرفته بودند.
با نگاهي به " گلستان" از اين منظر، يعني شگردهاي سعدي در شخصيتپردازي متوجه امتياز ديگر اين اثر ارزشمند ميشويم؛ ويژگيي ديگر كه پرده از رازهاي خرمي و جاودانگي " گلستان" برميدارد.
چكيده لاتين :
Since antiquity people were attracted to tales and stories. From the simplest form to the most complicated novels of today, people were fascinated by the characters, and heroes, to witness life and come into contact with different modes of life and learn lessons from them. In fact stories as much as history played a significant role in peoples’ upbringing and education. In some instances even more than history since the worlds depicted in stories and the knowledge gained in pursuing the fate of its heroes could not be contained in history. People are mostly fascinated by the actions of the characters since they could easily identify themselves with them. The more real the characters, the more they appealed to the reader. Irrespective of the fact whether the characters were active or passive, and what the angle of vision was in the story because it was related to peoples’ lives and experiences they were attractive. Therefore the most attractive stories among people were those that had the best character and theme and the best characters where those who took form from the society and its events.
Looking at Golestan from this angle, that is the manner in which Saadi uses techniques of characterization to create characters consistent in their behavior, motivated in their action and are plausible or lifelike leads us to another characteristic of this masterpiece which renders it forever eternal and delightful.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان