عنوان مقاله :
پردازش ابن‌سينا از مسيله نبوت در مقايسه با جريانات كلامي و فلسفي
عنوان فرعي :
Ibn Sina’s Treatment of the Problem of Prophecy in Comparison with Theological and Philosophical Trends
پديد آورندگان :
توازياني، زهره نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 46
كليدواژه :
النبوه , كلام الهي , نبوت , مراتب الوجود , degrees of being , مراتب هستي , Issential properties of being , for knowledg , معالجه كلاميه , پردازش كلامي , العلم العنايي , عوارض الوجود الذاتيه , philosophical treatment , پردازش فلسفي , الكلام الالهي , عوارض ذاتي وجود , divine word , معالجه فلسفيه , prophecy , علم عنايي , theological treatment
چكيده فارسي :
ابن‌سينا فيلسوف مسلمان مشايي با عنايت به اين كه در دانش فلسفه تنها احكام و عوارض ذاتي وجود، مورد بحث قرار مي گيرد، مسيله نبوت را در آثار فلسفي خود مطرح مي‌كند. علاوه بر او برخي از فيلسوفان مسلمان ديگر نيز به طور جدي به اين بحث پرداختهاند و برخي نيز به اقتضاي لوازمات بعضي از مباحث فلسفي مانند صفات تكلم، علم عنايي خداوند و مراتب هستي به آن اشاره كرده‌اند و البته بعضي در آثار فلسفي خود، با وجود طرح موضوعاتي مانند خدا و صفات او، به مبحث نبوت نپرداخته‌اند. پيش از ابن‌سينا، فارابي در مباحث فلسفي خود مانند اخلاق، سياست، علم‌النفس و ما بعدالطبيعه موضوع نبوت را مطرح مي‌كند. پس از شيخ‌الرييس نيز جريانات فكري در حوزه اسلامي متعرض مسيله نبوت شده اند. اين جريانات هر يك به دلايلي ورود به بحث مذكور را جايز دانسته‌اند. جريانات فلسفي به ملاحظه عوارض ذاتي وجود و جريانات كلامي به دليل صبغه كلامي نبوت به آن پرداخته اند. از ميان متكلمان، شخصيت هاي تاثيرگذاري چون فخر رازي، علامه حلي و ايجي نيز گاهي در اين بحث سبك و سياق سينوي را پيش گرفته اند. در ميان جريانات فلسفي، تفكر اشراقي و حكمت صدرايي در فقراتي از بحث خود متاثر از ابن سينا بوده اند. در عين حال فيلسوف معاصر، علامه طباطبايي با پاي‌بندي به آن چه ملاك تعيينكننده مسايل و مطالب فلسفي است، از ورود به موضوع نبوت در آثار فلسفي خود پرهيز مي‌كند.
چكيده لاتين :
Muslim perapatetic philosopher Ibn Sina by considering this point that in the science of philosophy only laws and essential properties of being are the subject of study does propound the problem if prophecy in his philosophical works. Besides him certain other Muslim philosophers have seriously dealt with this subject and some others too by necessary requirments of some philosophical topics such as the attributes of speech, divine foreknowledge and degrees of existence have paid attention to it and of course some philosophers in their philosophical works, despite propounding subjects such as God and his attributes have not addressed the topic of prophecy. Before Ibn Sina, Farabi in his philosophical discussions like ethics, politics, epistemology and metaphysics presents his views on the subject of prophecy. After Shaykh al J Rais too intellectual trends in Islamic circles have dealt with the problem of prophecy. These trends each for its own reasons have permitted to discuss the above mentioned topic. Philosophical trends by considering the essential properties of being and theological trends by way of theological flavour have addressed the problem of prophecy. Among influential figures such as Fakhr Razi, Allamah Hilli and Iji too at times have followed the style and manner of Ibn Sina tackling this subject. Of the philosophical trends, illuminationist thinking and Sadrian theosophty have been influenced by Ibn Sina. At the same time, contemporary philosopher Allama Tabatabei by subscribing to what is the determinat criterion of philosophical problems, avoid entering the subject of prophecy in his philosophical works
چكيده عربي :
طرح ابن‌سينا الفيلسوف المسلم المشايي، قضيه النبوه ضمن آثاره الفلسفيه رغم ان الفلسفه تعالج احكام الوجود و عوارضه الذاتيه فحسب. و كذلك هناك من الفلاسفه المسلمين من تناول هذه القضيه بجد كما ان البعض درسها بمقتضي لوازم عدد من القضايا الفلسفيه كقضايا صفات التكلم و علم الله العنايي و مراتب الوجود. و من جهه اخري ان هناك البعض ممن لم يتعرض لقضيه النبوه في آثاره الفلسفيه رغم طرح قضايا كقضيه الله و صفاته فيها. ان فارابي سبق ابن‌سينا في طرح قضيه النبوه ضمن مواضيعه الفلسفيه كالاخلاق و السياسه و علم النفس و مابعد الطبيعه. كما تطرقت التيارات الفكريه في اطار الاسلام بعد شيخ الرييس لقضيه النبوه ايضا. كما سمحت كل من هذه التيارات طرح القضيه المذكوره لاسباب. فعالجتها التيارات الفلسفيه باعتبارها من عوارض الوجود الذاتيه كما اخذتها التيارات الكلاميه بالبحث بدافع صبغتها الكلاميه. و من العلما شخصيات موثره كفخر الرازي و العلامه الحلي و الايجي اتبعوا منهج ابن‌سينا احيانا في هذه القضيه. و قد تاثر الفكر الاشراقي و حكمه صدرا من بين التيارات الفلسفيه بابن سينا في بعض اجزا من نقاشهم. رغم ذلك كله نري الفيلسوف المعاصر العلامه الطباطبايي لايكتفي بالتزام ما يعبَّر عنه بالمعيار في القضايا الفلسفيه فحسب بل يتجنب التطرق الي قضيه النبوه في آثاره الفلسفيه.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 46 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
