نقش فرزندپروري ادراك شده در رابطه بين سبك هاي دلبستگي و جمع گرايي در دانشجويان

The Role of Perceived Parenting in the Relationship between Attachment and Collectivism Styles among University Students

چكيده مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعيين رابطه بين شيوه‌هاي فرزندپروري، سبك هاي دلبستگي و جمع گرايي روانشناختي و فرهنگي در بين دانشجويان مي باشد. روش: روش پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي است. بدين منظور تعداد 250 نفر از دانشجويان دختر و پسر (133 دختر، 117 پسر) با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس جهت انجام پژوهش شركت كردند. ابزار جمع آوري اطلاعات شامل پرسشنامه دلبستگي بزرگسالان هازان و شيور AAQ، مقياس ادراك از شيوه فرزندپروري PSQ و آزمون جمع گرايي جكسون و همكاران است. نتايج: تحليل داده‌هاي به دست آمده با استفاده از آزمون آماري مجذور كاي و تحليل واريانس يكراهه نشان داد بيش از 33 درصد از آزمودني‌ها شيوه فرزندپروري خود را مستبدانه گزارش كردند. همچنين، بين سبك هاي دلبستگي و شيوه‌هاي فرزندپروري رابطه معني داري وجود دارد به طوري كه نزديك به 50درصد آزمودنيها با شيوه فرزندپروري مقتدرانه، داراي سبك دلبستگي ايمن بودند. نتيجه‌گيري: نتايج نشان داد كه ميزان جمع گرايي روانشناختي دانشجويان با شيوه فرزندپروري مقتدرانه و سبك دلبستگي ايمن به طور معني داري بالاتر از دانشجويان ديگر ميباشد. در نهايت بين ميزان جمع گرايي روانشناختي دختران و پسران تفاوت معناداري مشاهده نگرديد.

Abstract: Introduction:The purpose of this study is to study the relationship between parenting styles and psychological and cultural attachments and collectivism among students. Method: The descriptive research method is of a correlation type. For this purpose, 250 students (133 female and 117 male students) were selected based on a Convenience Sampling. The instrumentation for data collection includes Adult Attachment Questionnaire of Hazan and Shaver, the Parenting Style Questionnaire and Collectivism Scale of Jackson et al. the data was analyzed using statistical Chi Squared Test and ANOVA. Results: This analysis showed that more than 33 percent of the respondents reported their parenting style to be authoritarian. Moreover, there is a significant relation between attachment styles and parenting methods, so that about 50% of the respondents with authoritative parenting enjoyed a safe attachment style. Conclusion: The results also revealed that the psychological collectivism of students with authoritative parenting methods and safe attachment style had a higher frequency compared to other categories of students. Finally, there was no significant difference in the psychological collectivism between male students and female students.