كيفيت زندگي زنان باردار مراجعه‌كننده به مراكز بهداشت شهرستان ايذه (سال 1389)

Quality of life of pregnant women referred to health centers in Izeh (2010)

زمينه: دوره بارداري اغلب يك دوره پراسترس همراه با تغييرات فيزيولوژيكي و رواني براي زنان به‌حساب مي‌آيد. اين تغييرات در بسياري از زنان مي‌تواند باعث كاهش كيفيت زندگي شود. مطالعه حاضر با هدف بررسي كيفيت زندگي در زنان باردار مراجعه‌كننده به مراكز بهداشت شهرستان ايذه انجام شد. روش‌ها: اين پژوهش يك مطالعه توصيفي-تحليلي است كه بر روي 300 نفر از زنان بارداري كه جهت انجام مراقبت‌هاي دوران بارداري در سال 1389 به مراكز بهداشت شهرستان ايذه مراجعه كرده بودند، انجام شد. ابزارهاي گردآوري اطلاعات، پرسشنامه‌هاي اطلاعات جمعيت‌شناختي و فرم كوتاه (sf-36) بودند كه به شيوه مصاحبه تكميل گرديد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آمار توصيفي و تست‌هاي تي، كاي اسكور و آنووا در سطح معنادار 5 درصد آناليز شد. يافته‌ها: ميانگين امتياز كسب شده كيفيت زندگي زنان باردار 3/17±9/62 بود. بيشترين امتياز كسب شده كيفيت زندگي در بعد عملكرد اجتماعي (8/21±2/82) و كم‌ترين امتيازها مربوط به ابعاد احساس نشاط (7/18±6/50) و محدوديت عملكرد ناشي از مشكلات جسماني (7/42±4/51) بود. بين ميانگين امتياز كيفيت زندگي و سن زنان، سن بارداري، تعداد بارداري، ميزان تحصيلات و محل سكونت رابطه معناداري يافت نشد. امتياز كيفيت زندگي در بارداري‌هاي خواسته با اختلاف معناداري بيش از بارداري‌هاي ناخواسته بود (002/0=P). نتيجه‌گيري: برنامه‌ريزي براي ارتقاي ابعاد مختلف كيفيت زندگي در دوران بارداري به‌خصوص در بعد احساس نشاط و عوامل تاثيرگذار بر آن از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

Background: Pregnancy is often considered as a stressful period with physiological and psychological variations. These changes may reduce quality of life in many women. The present study was aimed to determine the quality of life in pregnant women referred to health centers of Izeh city, Central Iran. Methods: A descriptive and analytical study carried out on 300 pregnant women who had referred to health centers of Izeh city for prenatal care during 2010. Data collection tools were demographic and short form (sf-36) questionnaires that were completed by interviews. Data were analyzed using SPSS and chi-square, ANOVA and t-tests at 0.05 significant level. Results: The mean acquired score of quality of life of pregnant women was 62.9±17.3. The highest score of quality of life was related to social functioning dimension (82.2 ± 21.8) and lowest scores were related to Energy/ fatigue (50.6 ± 18.7) and Role limitations due to physical health dimensions (51.4 ± 42.7). There was no significant relationship between mean of quality of life and age, gestational age, parity, educational level and accommodation types. The quality of life score in wanted pregnancies was higher than unwanted pregnancies (P=0.002). Conclusion: Planning to improve various dimensions of quality of life during pregnancy especially in Energy/ fatigue dimension and its influencing factors highly recommended.