بررسي خسارت پسيل صنوبر Camarotoscena fulgidipennis (Hom.: Psyllidae) روي گونه‎ها و كلن‎هاي صنوبر در كرج

پسيل صنوبرLoginova Camarotoscena fulgidipennis از آفات مكنده مهم درختان صنوبر در ايران مي باشد. در اين بررسي، خسارت اين گونه پسيل روي 15 گونه و كلن‌ صنوبر كه در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي و با سه تكرار در مركز تحقيقات البرز كرج كاشته شده بودند، طي سالهاي 1370 و 1371 مورد ارزيابي قرار گرفت. ارقام مورد آزمايش شامل گونه‌هاي غير‌بوميTorr. Populus trichocarpa، Carr. Populus simonii، Wall Populus ciliata و همچنين كلنهاي متعلق به گونه‌هاي L. Populus nigra و L. Populus alba بودند. بررسي خسارت روي نهالها در سال اول و دوم پس از كاشت انجام شد، به نحوي كه در هر كرت آزمايشي از تعداد 25 نهال كاشته شده، تعداد 6 درخت در وسط هر كرت انتخاب گرديد و از اواخر ارديبهشت تا اوايل مهرماه به فاصله هر 15 روز يكبار نمونه‌برداري شدند. نمونه‌برداري از خسارت پسيل براساس تخمين درصد برگهاي خسارت ديده در واحد درخت صورت گرفت. براي كمي كردن نمونه‌برداريها، از روش امتياز‌دهي استفاده شد و ميانگين داده‌هاي به‌دست آمده با استفاده از نرم‌افزار MSTAT-C مورد تجزيه آماري قرار گرفت. براي مقايسه ميانگين‌ها از آزمون چند‌دامنه‌اي دانكن استفاده گرديد. تجزيه واريانس داده هاي بدست آمده از خسارت اين آفت طي دو سال ‎نشان داد، كه بين گونه‌ها و كلن‌هاي صنوبر، تفاوت معني‌داري در سطح يك درصد وجود دارد. بنابراين در سال اول، خسارت بالاي اين گونه پسيل، به كلن هاي P. nigra 42.78،47.3 P. nigra،56.33 P. nigra، 56.32 P. nigra و 42.53 P. nigra وارد شد. در سال دوم كلن هاي فوق همراه با كلن P. trichocarpa بيشترين خسارت پسيل را داشتند. طي دو سال بررسي، ساير كلنهاي گونه P. nigra، كلن‌هاي گونهP. alba و همچنين گونه P. ciliata فاقد گال پسيل بودند.

Camarotoscena fulgidipennis Loginova is considered as an important sucking pest of poplars in Iran. During 1991-1992, damage rate of C. fulgidipennis was evaluated on 15 native & exotic poplar species and clones in Alborz Research Center of Karaj Experimental species include: Populus trichocarpa Torr., Populus simonii Carr., Populus ciliata Wall, Populus nigra L. and Populus alba L.. A randomized complete block design with 3 replications was applied. Each block included 25 seedlings. Buffers were ignored and 6 seedlings were examined for psyllid damage at 15 day intervals starting in mid-June until late September. In order to sample, damage of leaves percentage were estimated on seedling. A numbering method was applied (0-4) to measure damage rate. Data were analyzed by MSTAT- C software and Duncan test (?=1%) was applied to compare the means. Based on two years results, there was significant difference (?=1%) between poplar species and clones. In 1991, of all poplar clones, P. nigra 42.78, P. nigra 47.3 and P. nigra 56.33 followed by P. nigra 56.32 and P. nigra 42.53 showed high damage. In 1992, mentioned clones and P. trichocarpa placed in one group had the highest damage. Based on the results, there were no damage on P. alba, P. ciliata, as well as the other clones of P. nigra.