جاودانگي و رويين‌تني در ادب جهاني

The Immortality and Invulnerability in the Global Literature

چكيده بشر به‌عنوان موجود زنده‌ مرگ‌انديش وقتي كه دريافت مرگ و نيستي زندگانيش را تهديد مي‌كند، بر آن شد تا چاره‌اي براي رهايي از مرگ بيابد، اين جست ‌وجو و هراس از مرگ آرمان جاودانگي را ايجاد كرد و آرزوي بي‌مرگي را و انسان را به فكر خلق افسانه‌هاي زندگي جاويد قهرمانان رويين‌تن انداخت، تا شايد با نام ماندگار اين قهرمانان عطش جاودانه زيستن خود را فرو نشاند. در اين جستار با روش تطبيقي اين مفهوم (جاودانگي) و يكي از راههاي رسيدن بدان يعني رويين‌تني در داستانهاي اساطيري ـ حماسي مورد بررسي قرار گرفته است، داستانهايي چون: گيل گمش، كهن‌ترين اثر حماسي جهان، داستان اسكندر و جست‌وجوي آب حيات، آشيل در ادبيات يونان، بالدر از اساطير مشهور اسكانديناوي، زيگفريد رويين‌تن نام‌آور ژرمني و اسفنديار شاهزاده و دين مرد و پهلوان ايراني.در پايان زمينه‌هاي مشابه، دسته‌بندي، تطبيق و جمع‌بندي شده است.

Human being as a creature, who is alive and is thoughtful about death, endeavors to find a solution to get away when death threatens his life. This wish and the fear from death created on aim to desire to be immortal and motivated man to compose legends of invulnerable hero’s with eternal life to satisfy his thirst for an eternal life under the ever-lasting names of these heroes. One way to achieve this goal in a comparative approach of the concept, has been studies. Invulnerability has been categorized, compared and summed up in these mythological stories: Gilgamesh – the most ancient world epic – Alexander and his seeking for elixir of life; Achilles in Greek literature; Balder one of the famous Scandinavian mythologies; Siegfried – the well known German Invulnerable and Esfandiar the Iranian clerical heroic prince.