بررسي مقايسه‌اي تاثير نوروفيدبك و درمان‌شناختي- رفتاري در درمان بيماران مبتلا به افسرده خويي

The comparisonal study between effectiveness of neurofeedback and cognitive- behavior ‎therapy on patients with dysthymia

افسرده خويي، يكي از انواع افسردگي با شيوع نسبتاً بالايي از جمعيت ‏عمومي است. درمان‌شناختي- رفتاري، بر عوامل رواني اجتماعي و درمان ‏نوروفيدبك بر جنبه‌هاي زيستي اين اختلال تاكيد دارند. با توجه به بار ‏بالاي اين بيماري، تحقيق در زمينه كارآيي روش‌هاي درماني مهم است. ‏هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان شناختي- رفتاري در ‏مقايسه با نوروفيدبك در درمان بيماران مبتلا به افسرده خويي بود. 20 نفر ‏‏(11 زن و 9 مرد) از افرادي كه با استفاده از مصاحبه باليني و نيز مصاحبه ‏ساختار يافته بر اساس‎ DSM-IV‏(‏CIDI‏) تشخيص اختلال افسرده ‏خويي دريافت كرده بودند انتخاب و در سه گروه قرار گرفتند: گروه ‏نوروفيدبك (7 نفر؛ 4 زن و 3 مرد) گروه درمان‌شناختي- رفتاري (6 نفر؛ 3 ‏زن و 3 مرد) و گروه كنترل (7 نفر؛ 4 زن و 3 مرد). مقياس‌هاي افسردگي ‏بك (‏BDI‏) و اضطراب بك (‏BAI‏)، قبل و بعد از درمان روي همه ‏آزمودني‌ها اجرا شد و نتايج حاصل از يافته‌هاي پژوهش مورد تحليل قرار ‏گرفت. نتايج نشان داد كه درمان‌شناختي- رفتاري و نوروفيدبك، اثربخشي ‏نسبتا يكساني در درمان افسرده خويي دارند و همچنين هر يك از ‏موقعيت‌هاي درمان، كارآيي بيشتري از وضعيت عدم درمان داشتند. علاوه ‏بر اين، نشانه‌هاي اضطرابي افراد مبتلا به افسرده خويي نيز پس از دريافت ‏درمان، به ميزان معناداري كاهش يافته بود. با در نظرگرفتن پيچيدگي ‏مساله و گستردگي مشكلات همبود با افسرده خويي، بهترين رويكرد ‏درمان، رويكردي است كه بتواند همزمان بر ابعاد مختلف اثرگذار باشد.‏

Dysthymia is one of the depression types and has a fairly ‎high epidemiology in general population. Cognitive-‎behavioral therapy focuses on psycho-social factors and ‎neurofeedback therapy (CBT) focuses on biological ‎aspects of this disorder. In attention to high burden of ‎this disorder, research on efficacy of treatment methods ‎is important. The purpose of this study was the ‎investigation of effectiveness of cognitive-behavioral ‎therapy in comparison with neurofeedback in treatment ‎of dysthymic patients. Twenty patients whom had ‎received diagnosis of dysthymia by clinical interview and ‎structured interview based on DSM‏-‏IV were selected and ‎were assigned to three groups‏ ‏including‏ ‏neurofeedback ‎group ‎‏)‏N ‎‏=‏‎ 7‎‏(‏‎, CBT group‎‏ ‏‎(N ‎‏=‏‎ 6), and control group ‏ ‏‎(N ‎‏=‏‎ 7‎‏(‏‎ Beck Depression Inventory (BDI) and Beck ‎Anxiety Inventory (BAI) were performed on all ‎participants before and after the treatment and the data ‎resulted from research were analyzed‎‏.‏‎ Results showed ‎that cognitive‏-‏behavioral therapy and neurofeedback had ‎a same effectiveness in treatment of dysthymia and both ‎of them had more effectiveness than no treatment ‎situation. Furthermore, anxiety symptoms of dysthymic ‎patients were reduced significantly after treatment‏.‏‎ ‎attending to problematic subject and comorbid problems ‎with dysthymia, the best approach in treatment is which ‎that can influential on different aspects.‎