تحليل تطبيقي پيشرفت تحصيلي دانشجويان نوبت اول و دوم كارشناسي ارشد علوم تربيتي و ‏روان‌شناسي دانشگاه تهران

A comparative analysis of students achievement among the first and second ‎types of admission: The students of master degree at the faculty of psychology ‎and education, University of Tehran

هدف پژوهش حاضر، مقايسه تطبيقي پيشرفت تحصيلي دانشجويان ‏نوبت اول و دوم كارشناسي ارشد دانشكده علوم تربيتي و روان‌شناسي ‏دانشگاه تهران در سال تحصيلي 86-85 و ارزيابي عوامل موثر بر آن ‏بود. روش تحقيق از نوع تحليل توصيفي همبستگي است. در پژوهش ‏حاضر، 128 نفر (53 مرد، 75 زن) از 135 دانشجوي ارشد شركت ‏كردند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه پيشرفت تحصيلي دانشجويان ‏نوبت اول و دوم (‏SAFSA‏) بود. نتايج واريانس يك راهه مورد ‏استفاده نشان داد كه تفاوت معناداري بين رتبه كنكور كارشناسي ارشد ‏دو گروه نوبت اول و دوم وجود دارد و دانشجويان نوبت دوم به لحاظ ‏رتبه كنكور ضعيف‌تر از دانشجويان نوبت اول هستند، اما معدل دو ‏گروه بعد از سه ترم نشان داد كه تفاوت معناداري بين عملكرد دو ‏گروه وجود ندارد و دانشجويان نوبت دوم توانسته‌اند عقب‌ماندگي ‏علمي خود را جبران نمايند. براي رسيدن به الگوي نهايي پيش‌بيني ‏پيشرفت تحصيلي متغيرهاي رتبه در آزمون كارشناسي، جنس، وضعيت ‏تاهل، درآمد ماهانه، تاثير پرداخت شهريه، كار غير از تحصيل دانشجو، ‏منزل شخصي، شغل پدر (كارمند)، شغل مادر، مرتبط بودن رشته ‏كارشناسي، ساعات اختصاص يافته جهت مطالعه و تعداد ساعات ‏استفاده از اينترنت در الگوي نهايي وارد شده‌اند و توانستند در حدود ‏‏67 درصد از پيشرفت تحصيلي دانشجويان را تبيين كنند. ‏

The main purpose of current research is comparative ‎analysis of students’ achievement among graduate ‎students at faculty of psychology and education of ‎Tehran University on the basis of the government ‎financed and self-financed types of enrollment. ‎Research methodology is correlational descriptive ‎and instead of sampling we have used complete ‎census. Our tool to get the necessary data is ‎questionnaire and its reliability was measured by ‎Cronbach factor using SPSS software. 128 students ‎from 138 master students filled and returned ‎questioner. Anova, multiple regressions were used ‎for analysis. The results of one way Anova shows ‎there is significant difference in Masters Entry Exam ‎Ranking of groups studied. Due to their lower ‎rankings, in the beginning of the academic year the ‎self-financed graduate students were weaker than ‎first type’s admission. But the result of two groups’ ‎achievement after three terms shows no difference ‎and this means that second types of admission ‎students have compensated their own scientific ‎weakness. In our final model we have entered the ‎variables of Masters Entry Exam Ranking, gender, ‎marital, monthly Income, effects of tuition, students’ ‎job, house ownership,fatherʹs job, motherʹs job, ‎bachelor degree, the hours of study and use of ‎internet. Our findings show these variables predict 67 ‎percent of academic achievement.‎