شماره ركورد :
551731
عنوان مقاله :
بررسي فقهي ـ حقوقي شرط ضمن عقد نكاح مبني بر عدم ازدواج مجدد زوج
عنوان فرعي :
Marriage Contract Stipulation for Husband of Refraining From a Remarriage
پديد آورندگان :
حاجي علي، فريبا نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 56
رتبه نشريه :
علمي ترويجي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
5
تا صفحه :
20
كليدواژه :
ازدواج مجدد , الشرط , العقد , النكاح , شرط , تعدد الزوجات , عقد , Contract , نكاح , Husband , marriage , الزوج , Remarriage , Stipulation , wife , زوج , الزوجه
چكيده فارسي :
طرفين عقد نكاح بنا به تشخيص خود ممكن است مبادرت به درج شرايط گوناگون در ضمن عقد نمايند. يكي از شروط مذكور اين است كه زوجه شرط نمايد زوج با حضور او همسر ديگري اختيار نكند يا علاوه بر آن شرط كند كه در صورت تخلف، نوعي سلب صلاحيت در بعضي امور از او بشود. در عين حال، رواياتي وجود دارد كه اين شرط را نامشروع مي داند. همين امر باعث شده است مشهور فقها قايل به بطلان اين شرط باشند و در مقابل، عده اي آن را جايز و الزام‏آور بدانند. پس از بررسي ابعاد مساله روشن مي گردد كه طبق قاعده كلي جواز اشتراط بر امر مباح، منافاتي بين الزام به شرط عدم تجديد فراش، با دليل جواز تزويج مجدد (نسا ، 3) وجود ندارد و همچنين شرط عدم تزويج به معناي التزام به ترك يك عمل مباح است و هرگز به معناي تحريم يك حلال نيست. مضافاً مي توان اشتراط و الزام آوري آن را در رديف عناوين ثانوي دانست. روايات مستند مشهور نيز ناظر به شرايط خاصي است، در حالي كه روايات دسته دوم صراحت كامل بر جواز اشتراط دارد. در نتيجه اين شرط در ضمن عقد نكاح مشروع و قانوني است.
چكيده لاتين :
Marriage parties may insert various conditions in their marriage contract. One condition is that the wife may ask her husband to refrain from getting a second wife while being married to her. She might add another element that if he fails to do so, he will be deprived of certain responsibilities on her side. On the basis of some tradition there are differences of opinion among Islamic scholars concerning the validity of setting such conditions and consider it illegitimate. On the other hand in view of other groups the above mentionedstipulations is justified and are considered essential to its existence. The study shows that on the basis of general rules every permissible act can be stipulation and Verse 3 of chapter Nisa which allows a man to remarry is proof of such act. Examining the issue from various perspectives, it becomes obvious that there is no accountability between the stipulation of not to remarry and the reason for permission to remarry. It all depends on certain conditions. Furthermore the notion of adding stipulation in the marriage contract is legally bounded.
چكيده عربي :
من المحتمل ادراج بعض الشروط المختلفه ضمن عقد النكاح و طبق تمييز راي الزوجين. منها شرط الزوجه علي الزوج ان لايتزوج عليها طالما تكون في ذمته و فضلاً عن ذلك تسلب اهليته في بعض الشوون في حال مبادرته بمخالفه هذا الشرط. هذا و هناك احاديث و روايات تنص علي عدم شرعيه هذا الشرط مما ادي الي قول مشهور الفقها ببطلانه و ذهاب الآخرين الي جوازه و وجوب التزامه. و يتضح من خلال دراسه جوانب القضيه ان الالزام بشرط عدم الزواج علي الزوجه لاينافي جواز تعدد الزوجات (آيه 3 من سوره النسا ) علي اساس القاعده العامه "جواز الاشتراط علي الامر المباح" كما نجد ان اشتراط عدم الزواج لايستلزم تحريم الحلال بل الالتزام بترك المباح. بالاضافه الي ذلك يصح اعتبار الاشتراط و وجوب التزامه في مستوي القضايا الثانويه. و جواز الشرط في الاحاديث الموثقه المشهوره تتوقف علي وجود ظروف خاصه بينما تصرح المجموعه الثانيه من الاحاديث بجواز الاشتراط تصريحاً تاماً و بالتالي يُخلص الي شرعيه و قانونيه اشتراط هذا الشرط في عقد النكاح.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
فقه و حقوق خانواده
عنوان نشريه :
فقه و حقوق خانواده
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 56 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت