عوامل اجتماعي- فرهنگي موثر بر گرايش شهروندان به ورزش همگاني (مطالعه موردي: شهر كرمان)

Studying Social and Cultural factors Affecting Citizensʹʹ Inclinations towards Public Sports (Case study: the city of Kerman)

هدف اصلي تحقيق حاضر بررسي عوامل اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي موثر بر گرايش شهروندان شهر كرمان به ورزش همگاني است. چارچوب نظري تحقيق براساس تلفيق نظريات گافمن، گيدنز، بورديو و بلوخ است كه مفهوم جديدي را به‌نام سبك زندگي ورزش محور مطرح كرده و از طرف ديگر متغيرهايي از جمله سرمايه اجتماعي ورزش محور، سرمايه اقتصادي ورزش محور و سرمايه فرهنگي ورزش محور را تعريف مي‌كند. روش تحقيق كمي- پيمايشي و ابزار گردآوري داده‌ها پرسشنامه است. نمونه تحقيق برابر با 400 نفر و جامعه آماري تحقيق جمعيت 15 ساله شهر كرمان را در سال 1390 شامل مي‌شود. تحقيق با استفاده از روش نمونه‌گيري تلفيقي خوشه‌اي و طبقه‌بندي شده در مناطق پنج‌گانه شهر كرمان و تحليل متغيرها با استفاده از نرم افزارAmos 17، و در قالب مدل مسير كه پس از اصلاحات، برازش يافته صورت پذيرفته است. نتايج تحليل مسير نشان مي‌دهد كه متغيرهاي تصور شخص از بدن، مصرف رسانه‌اي و سرمايه فرهنگي ورزش محور تاثير مستقيم و به ترتيب در حدود 13/0، 20/0 و16/0 را بر گرايش شهروندان به ورزش همگاني داشته‌اند و متغيرهاي سرمايه اقتصادي ورزش محور، سرمايه اجتماعي ورزش‌محور، تنها و از راه سرمايه فرهنگي ورزش محور، تاثيري غيرمستقيم بر گرايش شهروندان به ورزش داشته‌اند.

The main purpose of this study is to look at social, economic, and cultural factors that affect the inclinations of the residents of the city of Kerman towards public, recreational sports. The theoretical framework of the study draws on a combination of the ideas of Goffman, Giddens, Bourdieu, and Bloch who introduces a new concept of sports-centered lifestyle and also defines variables such as sports-centered social capital, sports-centered economic capital, and sports-centered cultural capital. Research method is quantitative-survey and the technique of data collection is questionnaire. Research population consisted of all Kermani residents aged 15 and above in the year of 1390 of which, using a combination of cluster and quota sampling technique, 400 individuals from the five districts of the city of Kerman were selected. Data analysis was done via Amoos 17 software in the form of a Path model. Research results showed that the variables personal conception of the body, mass media usage, and sports-centered cultural capital had direct influence on residentsʹ inclinations towards public sports and that their effects were 0.13, 0.20, and 0.16, respectively. The variables sports-centered social capital and sports-centered economic capital had indirect effects through sports-centered cultural capital