تاثير آموزش رفتارهاي ارتقا دهنده سلامت در شش هفته اول پس از زايمان بر كيفيت زندگي زنان نخست زا

The Effect of Education on Health-Promoting Behaviors at the First Six Weeks Post-delivery on the Quality of Life of Primiparous Women

چكيده زمينه و هدف: دوره پس از زايمان از مراحل حياتي زندگي زنان است كه مي‌تواند بر كيفيت زندگي آنها اثر بگذارد. در اين دوران آموزش از عوامل موثر بر كيفيت زندگي مي‌‌باشد. اين مطالعه با هدف بررسي تاثير آموزش رفتارهاي ارتقا دهنده سلامت بر كيفيت زندگي زنان نخست زا در دوره پس از زايمان انجام شد. روش بررسي: اين مطالعه كارآزمايي باليني بر روي 52 زن نخست‌زا كه به صورت تصادفي به دو گروه آزمون و كنترل تقسيم شدند، انجام شد. آموزش در 6 هفته اول پس از زايمان به گروه آزمون ارايه شد. مقايسه كيفيت زندگي زنان در دو گروه در هفته اول و ششم با استفاده از پرسشنامه اختصاصي كيفيت زندگي انجام شد. داده‌ها با آزمون‌هاي آماري مجذور كاي و تي مستقل تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: نتايج تفاوت معني‌داري را بين اختلاف ميانگين نمره كيفيت زندگي قبل و بعد از مداخله بين دو گروه نشان داد(001/0(p < ، اما اين اختلاف در گروه آزمون واضح‌تر از گروه كنترل بود. به علاوه اختلاف ميانگين پنج بعد كيفيت زندگي ( احساس مادر به خود، فرزند، همسر، روابط جنسي و سلامت ) در گروه آزمون بيشتر از گروه كنترل بود(001/0 > p ). نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، آموزش رفتارهاي ارتقا دهنده سلامتي مي‌تواند در ارتقا كيفيت زندگي زنان نخست زا موثر باشد، لذا توجه مراقبين بهداشتي به اين امر مهم معطوف مي‌‌شود. واژه هاي كليدي:

Background & Aim: Postpartum period is one of the vital stages in the women’s life which influences their quality of life. Instruction can influence their quality of life in this period. This study aimed to determine the effect of education on health-promoting behaviors at the postpartum period on the quality of life of primiparous women. Methods: The present controlled randomized trail study was carried out on 52 primiparous women who were randomly allocated into two groups (experimental and control). Instruction was presented for the experimental group for six weeks after childbirth. Quality of life of women between the two groups was compared by using Specific Postnatal Quality of life questionnaire at the first and sixth weeks. Data were analyzed by Chi-square and Independent T-test. Results: Results showed a significant difference between the mean score of quality of life pre-and post-intervention between the two groups (P < 0.001), but this difference in the experimental group was more compared to the control group. Also, this difference in the 5 dimensions of quality of life (feeling about herself, baby, spouse, sexual activity, and health) in the experimental group was more compared to the control group (P < 0.001). Conclusion: The results indicated that health promoting can be effective in improving quality of life of primiparous women. Therefore, health care providers should focus on this important issue.