بررسي انديشه و ذهن در موسيقي شعر با توجه به غزليات شمس

Study of mind in music of poetry in gazalliyat of sham

موسيقيِ شعر، پديده است جهت تخيل و تاثير بيشتر كلام؛وقتي اين موسيقي در شعر پر رنگ تر مي شود بايد به تاثيرات و زمينه هايي كه ايجاد مي كند توجه بيشتر شود به ويژه وقتي در تداعي معني و انتقال حسي كه به گفت در نمي آيد، اين پديده (موسيقي) همراهي جدي دارد. و در برخي از اشعار مي بينيم اين موسيقي است كه بيشتر به شعر جلوه معنايي مي بخشد و اگر آن را حذف كنيم شعر رنگ خود را از دست مي دهد. پس توجه به زواياي مختلف موسيقي خاص شعر در كشف معاني و حس و حال گوينده بسيار موثر و قابل توجه است. به ويژه وقتي اين موضوع بتواند به عنوان سبك هم مطرح شود . مولانا در نوع بكارگيري موسيقي شعر به سبكي دست پيدا مي كند كه هم سابقه ندارد و هم حس و حال وسيعي كه در ظرف كلمه نمي گنجد را بوسيله ي آن انتقال مي دهد.

poem,s music is a phenomenon toward fancy and more impression of the speech.we should hare more concern to the impressions and bachdrops that it creats, when this music is more voluminous in the poem. Notably ,this phenomenon is association of meaning and transfer of feeling that we can not verbalize, has a serions accom paniment, and in some poems we can see that it is poemthat award more semantic colors to poem, and if we eliminate this ,so the poem lose it,s color. there for ,it is impressive and remarkableto notice different dimension of poem,s special music in finding the meaning and emotion of the teller , especially when this issue can be expressed as "style" too. "Molana" in the kind of using poem,s music attains a style that both dosn,t have any bachground and convey the great feeling and emotion that we can not say in words by this music.