بررسي اثر توسعه مالي بر كارايي سياست پولي در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه

Financial Development Effects on Monetary Policy Efficiency in Developed and Developing Countries

عملكرد اقتصاد كلان در پنجاه سال اخير در سطح دنيا بهبود يافته است. بخش عمده اي از ادبيات اقتصادي اخير بر چگونگي استقلال بانك مركزي، هدف گذاري نرخ تورم وپول واحد متمركز شده كه به بهبود سياست هاي پولي و عملكرد اقتصاد كلان كمك كرده است. با توجه به اين كه سيستم هاي مالي يك مولفه كليدي از مكانيسم انتقال پولي هستند لذا در اين مقاله ما به بررسي و چگونگي تاثير توسعه مالي براي 28 كشور توسعه يافته و در حال توسعه در دوره 2006- 1995بر كـارايـي سياست هاي پـولي در قـالب الگو داده هاي تابلويي مي-پردازيم. به طور خاص، هدف ما اين است كه با معياري بر گرفته از كراس و ريوجا در مورد كارايي سياست پولي به تجزيه و تحليل تاثير اندازه و عمق بخش بانكداري و بخش سرمايه بر عملكرد سياست پولي بپردازيم. بدين منظور از سه شاخص اعتبارات بخش خصوصي، تعهدات نقدينگي يا بدهي هاي نقدي و شاخص كليت مالي براي بازار سهام، شامل سرمايه اي شدن، نسبت گردش وجوه و ارزش مبادله شده، به عنوان شاخص هاي توسعه ي مالي استفاده مي شود. نتايج به-دست آمده از براورد مدل با روش گشتاورهاي تعميم يافته (GMM) حاكي از آن است كه توسعه ي مالي بر كارايي سياست پولي اثر مثبت و معني دار دارد. همچنين، استقلال بانك مركزي و به كارگيري نظام هدف گذاري تورم نيز به عنوان متغيرهاي كنترل بر كارايي سياست هاي پولي اثر مثبت و معني دار دارند. اين نتايج براي كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه يكسان بود و در هر دو گروه از اين كشورها بازارهاي مالي توسعه يافته تر، نظارت بر استقلال بانك مركزي و به كارگيري طرح هدف گذاري تورم به طرز چشمگيري به تحقق يك سياست پولي كارا كمك مي-كند.

Macroeconomic performance has improved in many countries in the world in the last fifteen years or so. Much of the literature has concentrated on how central bank independence, inflation targeting regimes, and currency unions have contributed to improving the effectiveness of monetary policy and hence macroeconomic performance. Since the financial system is a key component of the monetary transmission mechanism, we study how a country’s financial development affects monetary policy efficiency in 28 developed and developing countries within 1995-2006. Specifically, our objective is to derive monetary policy efficiency measures (PEMs) - derivative from Krause and Rioja- for 28 Developed and developing countries and analyze the impact that the size and depth of the banking sector and the capital sector have on policy performance. In our empirical analysis we use three financial development measures: private credit, liquid liabilities, and a financial aggregate index that comprises banking and stock market measures. The Results of model estimation with generalized method of moments (GMM) technique, shows that financial development with mentioned indicators has a positive and significant effect on monetary policy efficiency. Also supervision in central bank independency and inflation targeting regimes -as control variables- has positive and significant effect on monetary policy efficiency. This result doesn’t make a difference whether the country is developed or developing and in the both of them more developed financial markets, controlling the central bank independency and applying inflation targeting regimes, significantly help to achieve a more efficient monetary policy.