تاثير تعدادگزينه‏هاي سوال در ويژگي‏هاي روان‏سنجي آزمون و توانايي برآوردشده در مدل‏هاي پرسش پاسخ و كلاسيك اندازه گيري

زمينه: سهولت نمره‏گذاري، اجرا و عينيت آزمون هاي چندگزينه‏اي سبب شده كه به عنوان ابزار اصلي در سنجش‏هاي وسيع مورد استفاده قرار گيرد. انتقادهاي زيادي نسبت به سوالات چندگزينه‏اي مطرح شده است. نظير پوشش ندادن به تمامي اهداف تربيتي (سطوح پايين شناختي را مي‏سنجند) و استفاده از عامل حدس و گمان در پاسخ به سوال‏ها. در اين ميان عده‏اي نيز افزايش تعداد گزينه هاي سوال را راهي براي مقابله با اين مشكلات دانسته‏اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير تعداد گزينه ها بر ويژگي‏هاي روان‏سنجي آزمون ها و سوالات و همچنين توانايي برآورد شده آزمودني ها در نظريه كلاسيك و پرسش پاسخ بود. روش: جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان سال سوم دبيرستان هاي شهر شيراز بود كه 608 نفر از آنان به شيوه تصادفي به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از دو آزمون پيشرفت تحصيلي زبان و حسابان كه به همين منظور تهيه و تنظيم شده بودند استفاده شد. يافته ها: تجزيه و تحليل داده ها نشان داد كه تعداد گزينه ها بر پارامترهاي سوال اثر ندارد و تاثير تعداد گزينه ها بر ويژگي هاي روان سنجي برآورد شده آزمودني ها، در آزمون هاي مختلف يكسان است. همچنين بين پارامترهاي برآورد شده در نظريه كلاسيك و پرسش پاسخ تفاوت وجود داشت. نتيجه گيري: بعد از بررسي مفروضه هاي نظريه پرسش و پاسخ مشخص شد كه داده ها با مدل دو پارامتري برازش بهتري دارند، و تفاوتي بين تعداد گزينه ها و برازش با مدل مشاهده نشد. همچنين بين توانايي برآورد شده و تعداد گزينه‏ها تفاوت مشاهده شد

Background: ease in scoring,performingand identity of multiple choice tests has caused that those apply as the essential instruments in large scale assessments. There was intense criticism toward multiple choices. For example, those not perform all of educational goals (those assess low cognitive levels) and because of using guess to answering questions. Herein, some people for solving of these problems were suggested that we should increase choices of questions. Objectives: The objective of this research was the study of effects of number of item choices on psychometric characteristics of test and items and also on estimated ability of subjects in classical test theory and item- response theory (IRT). Methods: The statistical population was all of high school’ students of Shiraz. That 608 of them were randomly selected as sample group. In order to response to study questions, we used the empirical method and for data collecting we used two language and arithmetic tests that were provided to this goal. Results: Data analysis indicated that there was no significant effect of item choices on item parameters and the effect of item choices on estimated psychometric characteristics of subjects in different tests is equal. Furthermore, there was difference between estimated parameters in classical test theory and item-response theory (IRT). Conclusion: After checking assumptions of item response theory (IRT), this was appeared that data have better fitted with two- parameter model and there was no difference between item choices and fitting with model. In addition, there was difference between estimated ability and item choices too.