بررسي عادات غذايي مرتبط با پيشگيري از سرطان در شهروندان تهراني:

Assessing food habits for cancer prevention among Tehran citizens

مقدمه: سرطان يكي از سه معضل سلامت جامعه و سومين علت مرگ و مير در ايران محسوب مي‌شود. الگوهاي غذايي افراد نقش مهمي در پيشگيري از بروز سرطان دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعيين عادات غذايي مرتبط با پيشگيري از سرطان در شهروندان تهراني انجام گرفت. روش: اين پژوهش يك مطالعه مقطعي است. حجم نمونه 2500 نفر شهروند تهراني كه به صورت نمونه‌گيري طبقه‌اي خوشه‌اي تصادفي انتخاب شده بودند تشكيل شد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه‌اي مشتمل برد و بخش اطلاعات دموگرافيك و سوالات عادات غذايي، مي‌باشد كه اعتبار آن از طريق اعتبار محتوا و اعتماد آن به روش ضريب آلفا كرونباخ تعيين گرديد. اطلاعات در يك نوبت و حضوري جمع‌آوري شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آمارهاي توصيفي (فراواني و درصد) و استنباطي (مجذور كاي) انجام گرفت. يافته‌ها: نتايج حاكي از آن بود كه بيش از يك سوم شهروندان تهراني مورد مطالعه (2/38%) شاخص توده بدني در حد افزايش وزن و به بالا داشته و عادات غذايي مرتبط با پيشگيري از سرطان بيشترين درصد آنان (3/61%) در سطح نسبتاً مطلوب مي‌باشد و رفتارهاي تغذيه‌اي هيچ يك از آن‌ها در سطح مطلوب قرار ندارد. نتيجه‌گيري: نظر به اين كه عادات غذايي هيچ يك از شهروندان تهراني تحت مطالعه در مورد پيشگيري از سرطان در سطح مطلوب نبود، لذا نظر مسوولين مرتبط با سلامت مردم نظير: موسسات درگير با امر سرطان، رسانه‌هاي خبري، آموزش و پرورش، آموزش عالي، وزارت كار را به امر خطير اطلاع‌رساني و افزايش آگاهي مردم در زمينه عادات غذايي پيشگيري از سرطان جلب مي‌نمايد.

Introduction: Cancer is one of the three health issues of the society and the third cause of mortality in Iran. Food habits play a significant role in preventing cancer. The present study therefore, was carried out to assess food habits of Tehran citizens for cancer prevention. Methods: This study is a cross- sectional study was conducted with a sample of 2500 Tehran citizens who were recruited through systematic cluster random sampling. Data were collected using questionnaires including demographic factors and food habits. Validity and reliability of tool was gained through content validity and Alfa-Cronbach test. Data was collected in one time occasion and in person. All statistics were computed by the SPSS software using descriptive and inferential tests. Results: The showed demonstrated that the 38.2% of Tehran citizens had their BMI at the level of being overweight and upper. The food habits for cancer prevention were relatively appropriate for most of them (61.3%), but no one was at the desired level. Conclusion: Concerning the study results that no one had proper food habits for cancer prevention, public education and increasing awareness of people in this regards by ministry of health, cancer institutes, mass media, educational system, ministry of labour and social affairs is strongly recommended.