تحليل ميزان كارايي مدل CROPWAT در براورد نياز آبي محصول گندم در غرب كرمانشاه: شهرستانهاي اسلام آباد غرب، سرپل زهاب و روانسر

The Analysis of the CROPWAT Model Efficiecy Estimating Water Requirement of Wheat in the West of KermanshahTownships of the Islamabad Gharb, Sarpol Zahab and Ravansar

در اين تحقيق ميزان تبخير و تعرق و نياز آبي گندم براي شهرستانهاي اسلام آباد غرب، سرپل زهاب و روانسر طي يك دوره آماري 18 ساله از 1988- 2005 و نتايج بر اساس ماههاي ميلادي براورد شده است. در ابتدا با استفاده از ميانگين بلند مدت داده هاي اقليمي(دما و بارش) دوره هاي خشك و مرطوب براي هر سه ايستگاه تعيين شد. طول دوره خشكي در اين منطقه - كه از اوايل بهار تا اواسط پاييز ادامه دارد - با زمان رسيدن محصول و حساسيت آن به كمبود آب منطبق مي باشد. لذا در اين موقع از سال نياز به آبياري تكميلي است و بناچار بخش اعظم از اين مناطق كه اكثراً به صورت ديم كشت مي شوند، مجبور به استفاده از آبهاي زيرزميني هستند. بنابراين نتيجه آن افت شديد سطح آبخوان در دشتهاي اين منطقه است؛ كاهش نزولات جوي طي سالهاي اخير را نيز بايد به اين مساله اضافه كرد. سپس با استفاده از مدل كروپ وات به محاسبه تبخير و تعرق واقعي محصول گندم و نياز آبي و آبياري اين محصول مهم در منطقه مطالعه شده پرداخته شد كه براي اين منظور ابتدا ميانگين داده هاي اقليمي (حداكثر و حداقل دما، بارش ماهانه، سرعت باد، رطوبت نسبي و تابش روزانه)، سپس الگوي كاشت محصول ( تاريخ كاشت، مقدار ضريب روزهاي هر مرحله از رشد، عمق ريشه، عمق نفوذ و مساحت كشت شده برحسب درصد)، نوع خاك، كل رطوبت در دسترس، رطوبت اوليه خاك(به درصد از كل رطوبت) و... در مدل وارد شده و در هر مرحله نتايج آن به صورت جدول و نمودار ارايه شده است. در نهايت براي هر كدام از ايستگاهها جدول زمانبندي آبياري و نمودار ميزان كسري پيش بيني شده رطوبت خاك به ميزان كسري واقعي آن طي دوره رشد و در حالت مقايسه اي به دست آمده است، نياز آبي، نياز آبياري و مقدار تبخير و تعرق نيز به صورت نمودار و طي دوره رشد محصول ترسيم شده‌اند. با توجه به نتايج حاصل از جداول زمانبندي آبياري در هر سه ايستگاه و با توجه به حاكم بودن خشكي و مواجه شدن خاك با كسري رطوبت، دو تا سه آبياري تكميلي نياز است تا محصول براي برداشت آماده شود.

In this study, the evapotranspiration and water requirement of wheat for the townships Islamabad Gharb, Sarpole Zahab and Ravansar were determiend in 18 years from 1988 to 2005. At first, using the average of long-term, the period climatogical data (temperature and rainfall) of dry and wet period for three stations were determined. The dry period length in this region which lasts from the early spring to the mid fall is coincided with the harvest time and wheat sensitivity to water shortage. Thus there is a need to supplementary irrigation. Hence, a large part of this region that are cultivated by rainfall cultivation, has to be irrigated by underground water. Accordingly, it results in a severe decrease of surface aquifer in the lands of the region. Then, using the CROPWAT model, the real evapotranspiration of wheat and its water and irrigation requirement in the region was studied. The arerage of climate data (maximum and minimum temperature, monthly rainfall, wind speed, relative humidity and dally sunshine) as well as, the cultivation model of the crop (including Kc values, stage days, root depth, depletion fraction) and the area planted (0-100% of the total area), soil type, total available soil moisture, initial soil moisture (% of total available moisture) were entered in to the model and in stage the results were represented as chart and graph. Finally the timetable of irrigation was designed soil moisture deficit in real in the growth period was comparatively obtained. Further, water requirement, irrigation and evapotranspiration rates were depicted in the growing term as a graph. According to results of the irrigation schedule table station and according to severe aridity and moisture deficit in the soil, two or three supplementary irrigations are needed to prepare the crop for harvesting.