عنوان مقاله :
بررسي اثر عصاره آبي الكلي گياه اسطوخودوس بر تشنج هاي ناشي از پنتيلن تترازول در موش سوري نر در مدل كيندلينگ شيميايي
عنوان فرعي :
Anticonvulsant effect of hydro-alcoholic extract of Lavandula officinalis on seizures in pentylenetetrazol-induced kindling model in male mice
پديد آورندگان :
رحمتي، بتول نويسنده استاديار Rahmati, Batoul , خليلي، محسن نويسنده استاد Khalili, Mohsen , روغني، مهرداد نويسنده استاد Roghani, Mehrdad , احقري، پريسا نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد Ahghari, Parisa
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1391 شماره 98
كليدواژه :
پنتيلن تترازول , كيندلينگ شيميايي , گياه اسطوخودوس , والپروييك اسيد , موش سوري
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: با توجه به شيوع صرع و عدم پاسخ دهي برخي از بيماران به داروهاي ضد صرع رايج، توليد داروهاي مناسب و با عوارض جانبي كمتر لازم به نظر مي رسد. استفاده ازعصاره گياهان در درمان بيماري به عنوان يك روش درماني پيشنهاد شده است. در طب سنتي ايران، اسطوخودوس براي بعضي بيماري هاي عصبي از جمله صرع استفاده مي شده است، هدف اين تحقيق، يافتن بناي علمي استفاده سنتي اسطوخودوس در درمان صرع است.
مواد و روش ها: 60 سر موش سوري نژاد NMRI با محدوده وزني 30-25 گرم انتخاب و به شش گروه ده تايي شامل گروه1- PTZ؛ 2- گروه كنترل مثبت (PTZ و والپروات mg/kg 150 به عنوان يك داروي ضد صرع)، 3-5 گروه هاي اسطوخودوس با دوزهاي 200، 400 و mg/kg 800 و 6- گروه تركيبي اسطوخودوس mg/kg 200و والپروات mg/kg 100 تقسيم شدند. كيندلينگ با تزريق mg/kg 35 پنتيلن تتراوزل، يك روز در ميان تا يازده مرتبه انجام شد. در تزريق دوازدهم mg/kg75 پنتيلن تترازول تزريق شد. مدت 30 دقيقه بعد از دريافت پنتيلن تترازول فازهاي تشنج (6-0)، آستانه و طول مدت فازهاي دوم و پنجم مطالعه شد.
نتايج: اسطوخودوس توانست شدت و مدت حملات را كاهش دهد p < 0.05. همچنين اسطوخودوس فاز پنجم تشنج ها را به طور كامل حذف كرد؛ آثار تركيبي اين عصاره با والپروات از اثر اسطوخودوس به-تنهايي بهتر نبود.
نتيجه گيري: آثار ضد صرعي تجويز طولاني مدت اسطوخودوس مشخص شد و در اين مورد mg/kg 200 بهتر از 400 و mg/kg 800 بود. اسطوخودوس، بهتر از والپروات فازهاي تشنجي را كاهش داد.
چكيده لاتين :
Background and Objective: With respect to epilepsy prevalence and the fact that some of the patients remain refractory to available antiepileptic drugs, design of suitable drugs, without unwanted side effects is necessary. The use of plant extracts to treat diseases is proposed as a therapeutic modality. Lavandula officinalis (L. officinalis), commonly known as ustukhuddoos, has been used for a long time in traditional medicine for some of nervous disorders like epilepsy. The aim of this investigation was to provide a scientific basis for traditional use of L. officinalis in epilepsy.
Materials and Methods: A total of 60 male NMRI mice weighing 25 to 30 g were randomly divided into six groups including: 1. PTZ, 2. positive control (PTZ and valproate 150 mg/kg, as an anticonvulsant drug), 3 to 5. mice received L. officinalis extract at three doses of 200, 400 and 800 mg/kg, and 6. mixed group which received L. officinalis (200 mg/kg) and valproate (100 mg/kg) i.p. All groups were kindled by 11 injections of PTZ (35 mg/kg) with an interval of 48 h. In the 12th injection, all groups were tested for PTZ challenge dose (75 mg/kg). The phases of seizure (0-6), threshold and duration of second and fifth phases were observed for 30 min after PTZ injection.
Results: Data analysis showed that L. officinalis could reduce intensity and duration of seizures. In addition, there was no phase 5 following L. officinalis treatment. Anti-epileptic effect in mix group was not more than the L. officinalis group.
Conclusion: Antiepileptic effect of chronic administration of L. officinalis was established and it was more effective at a dose of 200 mg/kg than doses of 400 and 800 mg/kg. Meanwhile, L. officinalis could reduce seizure phases better than valproic acid.
عنوان نشريه :
دانشور- پزشكي
عنوان نشريه :
دانشور- پزشكي
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 98 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان