مقايسه هوش هيجاني دركودكان پرورشگاهي با كودكان عادي

Comparing the emotional intelligence of orphanage children with ordinary children

هوش هيجاني عبارت است از: بيان كيفيت و درك احساسات خويش و ديگران، همدلي با احساسات ديگران و توانايي اداره مطلوب خلق و خو. در حقيقت اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويش و ديگران و استفاده از آن براي اتخاذ تصميمات مناسب در زندگي است (گراوز، 1999). پژوهش حاضر با هدف مقايسه هوش هيجاني در كودكان پرورشگاهي با كودكان عادي اجرا شده است. روش تحقيق از نوع علي- مقايسه‏اي مي‏باشد. جامعه مورد تحقيق، دختران عادي و پرورشگاهي 12 تا 18 سال شهرستان مشهد بود. تعداد آزمودني‏ها در هر دو گروه مجموعاً 100 نفر كه 50 نفر آنان كودكان عادي و 50 نفر آنان كودكان پرورشگاهي، كه به شيوه نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند بود. در اين پژوهش از پرسشنامه EQ-I استفاده شده است. اين پرسشنامه توسط بار- اون ساخته شده است و به عنوان نخستين ابزار معتبر فرا فرهنگي جهت سنجش هوش هيجاني به شمار مي‏رود. براي تجزيه و تحليل داده‏ها از آزمون معني‏داري تفاوت ميانگين‏ها (آزمون T) استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان داد كه تفاوت معناداري بين كودكان پرورشگاهي و عادي در مولفه‏هاي خودآگاهي، خود شكوفايي، همدلي، شادكامي، حل مساله، خوشبيني، انعطاف پذيري و مسيوليت پذيري به عنوان مولفه‏هاي هوش هيجاني وجود دارد. به گونه‏اي كه كودكان عادي به طور معناداري از هوش هيجاني بالاتري نسبت به كودكان پرورشگاهي برخوردارند و روابط عاطفي بهتري را نسبت به كودكان پرورشگاهي تجربه مي‏كنند و نگرش مثبت تري به زندگي، نسبت به كودكان پرورشگاهي دارند.

ackground: The emotional intelligence is stating quality and comprehension of fillings and ability to manage (control) the temper well. Indeed, this intelligence consists of identifying oneʹs fillings and those of others and using it to adopt suitable decisions in life (Gravers, 1999). Objective: The present research intends to compare emotional intelligence of orphanage children with ordinary children. Method: The research society was all the ordinary and orphanage girls of age ranged 12-18 years- old in Mashhad city. The number of subjects to be tested was 100 from which 50 people were ordinary children and 50 people were orphanage children. The research instrument was EQ-I questionnaire. Results: The results showed that there is a significant difference between orphanage and ordinary children in the elements self-consciousness, self-flexibility, and responsibility as the elements of emotional intelligence. So that, the ordinary children own higher intelligence over orphanage children significantly and experience better sympathy relations over orphanage children. Conclusion: These findings may have some implications regarding assessing and comparing the emotional intelligence of orphanage and ordinary children which will be discussed in this paper