ازدواج، كودك‎آزاري و بزه‎ديدگي جنسي ثانويه

Marriage, Child abuse (molestation) and Sexual revictimization

بزه‌ديدگي يكي از بحث‌هاي نسبتاً جديد در عرصه جرم‌شناسي است. يكي از اقسام بزه‌ديدگي كه تاكنون كمترين چاره‌اي براي آن ارايه شده است، موضوع بزه‌ديدگي جنسي به‌ويژه در دوران كودكي و به‌صورت كودك‌آزاري جنسي است. اهميت اين موضوع با توجه به پيامدهاي آن، به اندازه‌اي است كه از جهات مختلف مورد بررسي و دقت‌نظر قرار گرفته است. تحقيق حاضر به بررسي آزار جنسي كودك در دوران كودكي و تاثير آن در زمان بزرگسالي مي‌پردازد و در اين بررسي به تاثير آزار جنسي در دوران كودكي بر بزه‌ديدگي جنسي در آينده مي‌پردازد و در پي آن است كه رابطه ميان اين دو امر را با تاكيد بر موفقيت در ازدواج بررسي كند.

Victimization (being-Victimized) is one of the relatively new discussions in the scope of Criminology. One Kind of Victimization that Up-to-now the fewest solutions have been found for it, is Sexual victimization, specifically in period of infancy (Childhood) and in the form of Sexual Child-abuse (molestation). Considering Consequences, the importance of this issue is to the extent that itʹs been investigated from different aspects. The present research Considers Childs Sexual abuse in period of infancy, itʹs effects in period of adulthood, and distinctively inspects the effects of childhood sexual abuse on sexual victim isation in future. And its going to find the relation between these two matters/issues with an emphasis on marriage success.