بررسي مهار دروني درك‌شده زنان باردار زنجاني درباره پيامدهاي بارداري و عوامل مرتبط با آن (سال 89-1388)

Pregnant Womenʹʹs perceived internal control of pregnancy outcomes and its related factors

زمينه و هدف: با توجه به اهميت اعتقادات و باور زنان به تاثيرگذاري پيامد بارداري، تعيين ميزان مهار دروني درك‌شده زنان باردار درباره پيامدهاي بارداري‌شان ضروري به نظر مي‌رسد. مطالعه حاضر با هدف تعيين ميزان مهار دروني درك‌شده زنان باردار زنجاني درباره پيامدهاي بارداري‌شان انجام شد. روش تحقيق: در اين مطالعه توصيفي- تحليلي (از نوع مقطعي)، مهار دروني 361 زن باردار زنجاني با استفاده از نمونه‌گيري آسان مورد ارزيابي قرار گرفت. به منظور كسب اطلاعات لازم از پرسشنامه‌اي شامل مشخصات فردي، سوالاتي درباره اسيدفوليك و مهار دروني استفاده شد و پايايي آن از طريق محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ مورد تاييد قرار گرفت (75/0). داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌هاي آناليز واريانس يك‌طرفه، تي، ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون لجستيك و جدول فراواني در سطح معني‌داري 05/0P < تجزيه و تحليل شدند. حداقل نمره قابل قبول براي مهار دروني خوب 20 در نظر گرفته شد. يافته‌ها: كمتر از نيمي از زنان باردار (3/41%) داراي مهار دروني درك‌شده خوب بودند. ميانگين مهار دروني با سابقه پيامد نامطلوب بارداري، مصرف و داشتنن آگاهي درباره اسيدفوليك، پاريتي، شغل و تحصيلات مادر ارتباط معني‌داري داشت. همبستگي مهار دروني با آگاهي درباره اسيدفوليك مثبت (30/0=r،002/0=P) و با پاريتي منفي (20/0-=r، 0001/0=P) بود. در آناليز رگرسيون لجستيك چند متغيره، تحصيلات و آگاهي درباره اسيدفوليك با مهار دروني ارتباط معني‌داري را نشان داد. نتيجه‌گيري: با توجه به اين كه بيشتر زنان باردار از مهار دروني پاييني برخوردار بودند و اين موضوع از عوامل فردي مثل تحصيلات متاثربود، برنامه‌ريزي براي تقويت مهار دروني زنان در برنامه‌هاي آموزشي قبل و حين بارداري، بخصوص در افراد بي‌سواد، ضروري به نظر مي‌رسد.

Considering the importance of the beliefs and perception of women about affecting pregnancy outcome, determining pregnant womenʹs perceived internal control of pregnancy outcomes and their related factors seems to be necessary. The present study was done to determine Zanjani pregnant womenʹs perceived internal control regarding the outcomes of pregnancy. Materials and Methods: In this descriptive-analytical and cross-sectional study, internal control of 361 pregnant women was investigated using convenience sampling. Data collection was done by means of a questionnaire covering demographic status, folic acid use and questions regarding internal control. Reliability of the questionnaire was approved through Keronbach ? coefficient (0.75). The gathered data was analysed at the significant level P < 0.5 using SPSS software, one-way variance analysis test, T test, Pearsonʹs coefficient test, logistic regression, and frequency distribution table. The least acceptable point for internal control was taken 20. Results: Less than half of pregnant women (14.3%) had high internal control. Having adverse pregnancy outcome, taking of and having knowledge about folic acid, parity, type of job, and education level of mothers had a significant relationship with mean of internal control. There was a positive correlation between internal control and knowledge about folic acid (P=0.002, r=0.30); nevertheless, it was negative with parity (P=0.0001, r=0.20). Logistic regression multivariable analysis revealed that there was a significant relationship between education and knowledge about folic acid with internal control. Conclusion: Regarding that the majority of pregnant women had a low internal control influenced by demographic factors such as education, planning to improve internal control of women before and during pregnancy through instructional programmes-especially with respect to illiterate women- is necessary.