رابطه سبك تفكر و خود تنظيمي با انگيزش پيشرفت

Relationship between Thinking Style and Self-adjusting with achievement motivation

به منظور تعيين رابطه سبك تفكر و خودتنظيمي با انگيزش پيشرفت دانش آموزان نمونه اي مشتمل بر 200 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب شدند. در اين پژوهش، سبك تفكر و خودتنظيمي به عنوان متغيرهاي پيش بين و انگيزش پيشرفت به عنوان متغير ملاك مورد توجه قرار گرفت. براي سنجش سبك تفكر دانش آموزان از پرسشنامه 24 سوالي استرنبرگ - واگنر(1992) و براي سنجش خودتنظيمي از مقياس 14 سوالي بوفارد و ديگران (1995) و براي سنجش انگيزش پيشرفت از پرسشنامه انگيزش پيشرفت هرمنس(1970) استفاده به عمل آمد. نتايج نشان مي دهد بين دو متغير سبك تفكر و خودتنظيمي با انگيزش پيشرفت، رابطه مثبت معنادار و بين سبك تفكر و خودتنظيمي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتايج حاصل از محاسبه رگرسيون چند متغيره نشان مي دهد بازگشت واريانس نمره انگيزش پيشرفت از روي سه متغير سبك تفكر اجرايي، قضايي و قانوني از لحاظ آماري معنادار است.به علاوه، نتايج بر وجود رابطه بين سبك تفكر و خودتنظيمي با انگيزش پيشرفت تاكيد دارد و مشخص مي كند با درك انواع سبك هاي تفكر و آموزش راهبردهاي خودتنظيمي به دانش آموزان مي توان باعث افزايش ميل و رغبت آنها براي رفتن به مدرسه شد.

For investigate the relationship between thinking style and self-regulation on achievement motivation of students, Statistical sample consist of 200studentsthat studied in academic years of 1388-89 in guidance school was performed they were selected by method of multi stages sampling. Thinking style and self-regulation are as predictor variable and achievement motivation is as criterion variable. In order to measure the student’s thinking style, the questionnaire which is known as 24 questions, has been applied. This questionnaire is formulated by Sternberg – Wagner(1994). So, in order to measure the studentʹs self -regulation the scale of Buford, et.al. (1995) has been used. In other hand, to measure of achievement motivation, the questionnaire of Hermes (1970) has been applied. The given results indicated that; there is a positive and meaningful relation between both thinking style and self –regulation with achievement motivation. The same results are true between thinking style and progress motivation. Additionally, the given results from calculation of multivariable regression showed That; the return of mark variance related to achievement motivation from 3 variables (executive thinking, judicial and legal style) is meaningful, in the statistical respect. The given results, emphasizes on existence of relations and specifies; by perception of thinking styles and instruction of students both self-regulation strategies, the tendency and delight of them to go to school, will be increased.