تفكر انتقادي: چارچوبي براي تمامي نظام ها رابرت دوران، باربارا ليمباك، وندي واو

--

تفكر، فرآيندي طبيعي است كه اگر به خود وانهاده شود، اغلب انحرافي، جانبدارانه، اعواجي، جاهلانه و بطور بالقوه متعصبانه خواهد بود. كمال در تفكر را بايستي پرورش داد (اسكروين و پاول، 2004 ). ساده بگوييم، تفكر انتقادي عبارت است از توا نايي تحليل و ارزيابي اطلاعات. متفكرين انتقادي پرسش ها و مسايل حياتي را مطرح كرده، آنها را به طور واضح ريختاره ميكنند. آنها اطلاعات مرتبط را گردآوري و ارزيابي ، از نظريات انتزاعي استفاده و آزادانديشانه تفكر كرده و به طور موثر با ديگران ارتباط برقرار ميكنند . متفكرين منفعل محدود به ديدگاهي خود محورانه به جهان هستند. جوابهايشان به پرسش ها در حد بلي و خير است، تنها ديدگاه خود را منطقي و تنها حقايق خويش را مرتبط ميپندارند. تفكر انتقادي مهارتي مهم و ضروري است، زيرا در محيط كار مورد نياز است. اين مهارت به ما كمك ميكند به پرسش هاي ذهني و روحي بپردازيم. همچنين از تفكر انتقادي ميتوان براي ارزيابي افراد، سياست ها، كارايي موسسات استفاده و بدين وسيله از مشكلات اجتماعي .( اجتناب كرد (هچر و اسپز، 2005

Abstract There are many factors to reflect moderate misconducts as cultural, social, political and economical. Nevertheless, the explanations to these behaviors can be linked to other psychological concepts such as: social values, life style, social capital and communicative ties. This research seeks to investigate reasons to moderate misconducts via OLS Regression and the impact of independent variables on dependant ones. First, an analytical model was drawn through descriptional and inferential process assisted by moderate misconduct, mild cultural misconducts and social capital theories. Then, some hypotheses were identified and tested based on an analytical framework and acceptable Alpha of .83. Results indicated that the regression equation to factor analysis of variables and the logical regression with the value of Adjusted R2 = .54 F value in one percent Alpha level of regression model; and also independent variables had an apparent role in moderate misconducts.