عنوان مقاله :
معيار در جوهر و عرض بودن مقولهها
عنوان فرعي :
The Criterion of Being Substance and Accident of Categories
پديد آورندگان :
شانظري ، جعفر نويسنده , , زارع، هوشنگ نويسنده Zare, Hushang
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 10
كليدواژه :
الماهيّه , المقولات , الوجود , جوهر , عرض , ماهيت , مقولات , Accident , ملاكِ جوهر و عرض , Criterion of the substance and accident , Categories , وجود , substance , الجوهر , الضابط في الجوهر والعرض , العرض , existence , Quiddity
چكيده فارسي :
تقسيم بحثبرانگيز موجود به جوهر و عرض از تقسيمهاي اوليه در باب موجودِ ممكن است. با اينكه فلاسفهاي چون ارسطو، ابن سينا، ملاصدرا، دكارت، كانت و... متفقاً جوهر را به «وجود لا في موضوع» و عرض را به «موجود نيازمند به موضوع» تعريف ميكنند، در اقسام و تعداد مصاديق آنها اختلاف نظر وجود دارد. با وجود اين برخي فلاسفه حسي و تجربهگرا وجودِ جوهر را يكسره انكار كردهاند.
فلاسفه ملاك تشخيص جوهر و عرض را در شناخت ذاتيات و عرضيات ميدانند و تفاوت تشخيص مصاديق اين دو را به حوزه معرفتشناسي و نحوه نگرش به هستي و اينكه چه چيزي مبدا شناخت به شمار ميآيد، باز ميگردانند.
در اين مقاله ضمن بيان آرا و ديدگاهها درباره مقولات به ملاكِ جوهر و عرض بودن مقولات پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
The controversial division of the existent into substance and accident is the primary divisions on the contingent being. Although philosophers like Aristotle, Ibn Sina, Mulla Sadra, Descartes, Kant and… altogether defined the substance and the accidents into “existent without subject matter” and “existent in need of subject” respectively, there are disagreement about their types and numbers. However, some sensationalist and empiricist philosophers have denied the existence of substance altogether. Philosophers say that the diagnostic criteria for substance and accident are in the understanding of the essentials and the accidentals and their differential diagnosis come back in to the realm of epistemology and attitudes toward existence and that what is the origin of the knowledge. Expressing opinions and views about the categories, this paper has dealt with the criterion of the being substance and accident of categories.
چكيده عربي :
تقسيم الوجود الي الجوهر والعرض، المثير للجدل، يعتبر من التقسيمات الاوّليّه للموجود الممكن وبينما فلاسفه كارسطو وابن سينا وملا صدرا وديكارت وكانط و... يعرّفون الجوهر الي «الموجود في الموضوع» والعرض الي «الموجود المحتاج الي الموضوع». هاهنا نقاشات في اقسامهما وكمّيّه مصاديقهما. كما انكر بعض الفلاسفه الحسّيّين والتجربيّين ايّ ثبوت لحقيقه الجوهر في الخارج، يري الفلاسفه انّ الضابط في تعيين الجوهر والعرض هي معرفه الذاتيّات والعرضيّات ويرجعون التفاوت والخلاف في تعيين مصاديقهما الي حقل علم المعرفه وكيفيّه النظر الي الوجود والخلاف في انّه ما هي جذور المعرفه ومناشيها. تطرّقت الدراسه الراهنه اضافه الي بيان شتّي الروي والاتّجاهات حول المقولات الي ذكر المعيار والضابط في جوهريّه المقولات وعرضيّتها.
المفردات الرييسه: الجوهر، العرض، المقولات، الماهيّه، الوجود، الضابط في الجوهر والعرض.
وجهه نظر ملا صدرا في السنخيّه بين العلّه والمعلول، نقدًا ودراسهً
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان