بررسي رابطه بين رفتارهاي نوگرايانه وانحرافات اجتماعي ملايم تبيين رفتارهاي انحرافي دختران جوان دربابل بر اساس مشخصه هاي » « نوگرايي

The Relationship between Neo-behaviors and Moderate Social Misconducts (Case Study of Babol City Female Juveniles Based on Modernity Features)

چكيده: يكي از عمده ترين فرآيندهايي كه طبيعتاً در مسير توسعه هر جامعه اي شكل مي گيرد، حركت جامعه به سوي دنياي مدرني است كه راه را براي بسياري از پيشرفت هاي بعدي باز مي كند. جريان مدرنيته يا نوگرايي جرياني است كه ابتدا در غرب پديدآمد و به تدريج به ساير نقاط منتقل شد . از آن جايي كه اين جريان خواستار تغييراتي در همه ابعاداجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي جامعه مي باشد. طبعاً براي جوامعي كه اين پديده زاييده تحولا ت دروني آن ها نبوده است. ورود آن از دنيايي ديگر منجر به ايجاد تعارضاتي با بافت فرهنگي و نظام ارزشي سنّتي جامعه شده است؛ يكي از اين تعارضات و مشكلات ممكن است رفتارهاي انحرافي زنان باشد . اين تحقيق درصدد است با توجه به تيوري هاي رفتارهاي مدرن، رفتارهاي بزهكارانه نوجوانان را در شهر بابل تبيين كند كه روش اين مطالعه از نوع تحقيقات توصيفي علّي و پيمايشي است و اين كار با يك پرسش نامه محقق ساخته فراهم شده است كه پس از نسبت به توصيف داد ه ها اقدام «0/88 » جمع آوري داده ها و اعتبار يابي پرسش نامه و محاسبه ظريب آلفاي كرونباخ (Egalitarian شد و با روش تحليل چندگان هفرضيه ها آزمون گرديد.متغيرهاي مستقل اين پژوهش: 1) تساوي طلبي التزام عقلاني است به اصل تساوي حقوق و پايگاه انساني، بدون قايل شدن هر نوع تبعيض بر پايه Orientation) نگرشي به سوي آزادي از (Indipendence Orientation) جنبه هاي منسوب به جنس، قوم . 2) استقلال طلبي اجبارهاي ساختار اقتدار سنتي است كه نتيجه آن عدم ه منوايي با چنين هنجارهايي است . 3)ريسك پذيري (فرهنگ يكي از وجوه اساسي فرهنگ تجدد كه به موجب آن آگاهي از خطرهاي احتمالي به (Risk culture): خطركردن صورت ابزاري براي تسخير و آباداني آينده در مي آيد 4)پذيرش تجارب جديد: به منظور پذيرش وامتحان تجارب جديد در برابر تجارب گذشته. كه بر اساس تجزيه به مفاهيم اين ابعاد نوگرايي ، متغيرهاي عقلانيت ، فردگرايي ، مصرف گرايي و عرفي شدن و نقادي گري به عنوان متغير هاي مستقل نهايي مورد سنجش قرار گرفته اند . متغير وابسته در قالب تعداد دفعات انجام « خانوادگي، اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، اقتصادي، مذهبي » متشكل از 25 گويه شامل ابعاد انحراف خفيف ارزيابي شده است. زمان اجراي تحقيق، فروردين 1388 در شهر بابل بوده است . حجم نمونه مورد مطالعه 381 نفر از جوانان دختر در گروه سني 30 تا 18 ساله هستند. براي آزمون فرضيه ها و نيكويي برارزش مدل ازنرم افزارآماري Minitab استفاده شده است . نتايج بدست آمده ناشي از مقايسه متغيرهاي پيش بيني كننده در فرضيه ها بر بر اساس دو نوع تحليل چندگانه ي آماري حاكي ازاين است كه در تحليل رگرسيون چندگانه فرد گرايي و « مصرف گرايي » نقش قوي و با ثباتي دارند.. در الگوسازي معادلا ت ساختاري هم « مصرف گرايي نيز تاثير برجسته اي بر انحراف خفيف دارد.

Abstract One of the most general trends within every society’s development is movement towards a modern world which paves the ground for many future progresses. Modernity movement is a trend first appeared in the west and then transferred to other spots of the world. As this movement necessitates changes in all social, economical, cultural and political aspects, its introduction to our society presents conflicts for the cultural and traditional value system since this movement is the by-product of other societies’ internal revolutions. One of the conflicts may be females’ misconducts. This research seeks to explain adolescents’ misconducts in Babol city based on modern behaviors theories. The research design is causative-surveying method. The instrument was researcher made for which the determined validity was estimated to be .88 through Chronbach’s Alpha. The data were described via multiple analysis to test the research hypotheses. Independent variables were: 1. Egalitarian orientation or intellectual bond to equality of human rights and status without any biases of race or ethnicity; 2. Independent orientation or tendancy to independence from traditional authoritative obligations resulting in disharmony with such values; 3. Risk culture or one of the basic aspects of modern culture by which awareness of potential risks turns to be a means of the future advancement; 4. Acceptance of new experiences against past ones. Modernity, intellectual variables, individualism, consumerism, traditionalism and criticism were tested as the final independent variables. The dependant variable consisted of 25 components under the categories of family, social, cultural, educational, economical and religious, being tested within the frequency of doingmoderate misconduct framework. The research was done in Babol city, March 2009. To test the hypotheses the statistical Minitab Package was implemented. The results based on the comparison of predictive variables and using multiple statistical analysis showed that individualism and consumerism had strong and stable roles, doing multiple regression analysis. In structural equations, pattrenizing individualism and consumerism, also, had a significant role on moderate misconducts