شماره ركورد :
575754
عنوان مقاله :
اعتباريات در فلسفه اخلاق علامه طباطبايي و مقايسه آن با رويكرد ناشناخت‌گرايي در فرا اخلاق
عنوان فرعي :
The Fictions in Moral Philosophy of ʿAllāmeh Ṭabāṭabāʾi and the Non-cognitivist Approach in Meta-ethics: Comparative Study
پديد آورندگان :
رحمتي، انشا الله نويسنده دانشيارگروه فلسفه دانشگاه آزاداسلامي واحدتهران مركزي Rahmati, Insha-allah , حيدريان، ليلي نويسنده دانش آموخته مقطع كارشناسي ارشد فلسفه و حكمت اسلامي واحد تهران مركزي Heidarian, Leili
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 0
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
117
تا صفحه :
136
كليدواژه :
ناشناخت گرايي , علامه طباطبايي , فرا اخلاق , فلسفه اخلاق , اعتباريات
چكيده فارسي :
نظريه اعتباريات علامه با نظريه ناشناخت‌گرايي در فرا اخلاق، از اين حيث كه هر دو جز احكام انشايي هستند وجه تشابه دارد، ولي علامه برخلاف ناشناخت‌گرايان انشايي بودن را به معني «بي‌معني بودن» نمي‌دانند.در نظريه ناشناخت‌گرايان، جملات ارزشي عين ظهور عواطف‌اند نه معلول عقلاني عواطف و نه معناهايي حاكي از عواطف. در حالي كه در اعتباريات علامه، ادراكات اعتباري و بيان «خوب» و «بد» تابع دواعي و نيازهاي ما هستند، نه عين آنها.از آنجايي كه علامه طباطبايي ادراكات و معاني را زاييده عوامل دروني دانسته و داراي ارتباط توليدي [يعني منطقي] با ادراكات و علوم حقيقي نمي‌داند، با عاطفه‌گرايان تشابه دارد. از نظر عاطفه‌گرايان احكام ارزشي و اخلاقي نسبي هستند، اصول ثابتي نداشته و اختيار حسن و قبح را به عواطف سركش و متغير انسان‌ها داده‌اند.ناشناخت‌گرايا ن آنچه را كه مربوط به طبيعت مادي و تجربي است را ملاك امور اخلاقي مي‌دانند در نتيجه نتوانسته‌اند از دام نسبي‌گرايي رهايي يافته و برون شدي از آن داشته باشند. وليكن علامه با توجه به اعتقاد به وجود فطرت الهي در انسان كه ويژگي مشترك همه انسان‌هاست و به كمال و سعادت آدمي ناظر است به ارزش‌هايي مي‌رسد كه به سبب داشتن مبنايي ثابت، داراي ثبوت و دوام بوده و ريشه در نهاد آدمي دارد بنابراين اعتباريات علامه طباطبايي كه ريشه در سنت و فرهنگ غني اسلام دارد و برگرفته از آموزه‌هاي وحياني كه خود داراي اصول محكم منطقي است در دام نسبي‌گرايي فرو نرفته است.
چكيده لاتين :
?All?meh ?ab??ab??i’s theory of fictions is similar to the non-cognitivist theory in meta-ethics, since both of them deal with non-declarative sentences. However ?ab??ab??i disagrees with non-cognitivists’ statement, that non-declarative sentences are meaningless. In non-cognitivist theory ethical sentences and emotional expressions are the same; in fact, ethical sentences are not the rational consequence of emotions or meanings that indicate emotions. But according to ?ab??ab??i’s theory of fictions, fictitious perceptions and talking of good and evil are affected by our motivations and needs and are not identical with them. Since ?ab??ab??i believes that perceptions and meanings are the fruits of inner elements, he is very close to sentimentalists. However, for sentimentalists ethical sentences are relative propositions. They believe that good and evil are the results of unruly and changeable emotions of human beings. On the other hand, non-cognitivists consider material nature and experience as the criteria for measuring ethical statements; therefore, they could not get rid of relativism. But ?ab??ab??i, considering the divine disposition of man which could bring bliss for human beings, talks about fixed and unchanging values which are constant in origin and rooted in human nature. Therefore, ?ab??ab??i’s theory of fictions, which is rooted in rich Islamic culture and tradition and resulted from the teachings of Quran, consists of firm logical principles and never falls into the trap of relativism.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
پژوهش هاي معرفت شناختي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي معرفت شناختي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت