ساختار حكايات مربوط به امامان معصوم (ع) در كيمياي سعادت با محوريت شخصيت

structure of Narratives of the infallible Imams (AS) in the kimiyaye sa’adat based on personality

اساس كار غزّالي در كيمياي سعادت به عنوان اثري تعليمي – عرفاني بيان نكات اخلاقي و الهي با بهره گيري از حكايت است و هدف نويسنده از ذكر حكايت نه القاي لذت از طريق داستانپردازي بلكه تنها بهانه اي براي بيان موثر پيام و درونمايه مورد نظر به بهترين و ساده-ترين وجه است. به همين دليل مولف به روشي موجز و مختصر از ظرفيتها و عناصر داستان بهره برده است. از آنجا كه شخصيت امامان معصوم(ع) تاريخي و واقعي هستند، در نتيجه شخصيت پردازي غزّالي از آنها بيش از آنكه زاييده ذهن او باشد بر اساس واقعيت است. در حقيقت كار وي جستجو در احاديث و روايات و سپس گزينش و پردازش آنها به صورت حكايت بوده است. سوالي كه در اينجا مطرح ميگردد اين است كه: در حكايات مربوط به امامان معصوم كه بخش مهمي از داستانهاي كيميا را تشكيل ميدهد، چه ميزان عناصر و ساختار داستاني امروزي ديده ميشود و شگردهاي غزّالي در شخصيت پردازي تا چه اندازه به شيوه نويسندگان روزگار ماست؟

Base of Gazelle work in kimiyayesaadat being used as a training - mystical work is statement of ethical and divine issuesusing the storyand purpose of the author of the story did not mention the pleasure induced bythe story but The only excuse for the effective storytelling of message and the motif with the best in simplest way. For this reason, the author has used the method of building elements of stories. Since the character of the infallible Imams (as) are the real and historical, as a result Ghazaliʹs characterization of them is based on reality rather than his mind . In fact, his job is search of Hadiths, and the selection and processing them asStory. Here is the question posed is: the narratives of The Imams, which forms an important part of KMʹs stories, how much is seen story elements and Ghazali structureis as The way the authors of our time?