مطالعه جامعه شناختي نهاد حكومت و عرصه سياسي در شاهنامه فردوسي

Government and politics sphere in Shahnameh

اين مقاله كه بر اساس تحقيقي جامعه شناختي درباره شاهنامه فردوسي نوشته شده، سعي در توصيف نهاد حكومت در ايران باستان را دارد. از آنجا كه آثاري كه بتوان در آن تصوير كاملي از جامعه ايران به دست آورد، محدودند. محقّق سعي نموده است تمامي شواهد موجود در شاهنامه فردوسي را به نحوي به دوره هاي پادشاهي در عرصه سياسي و حكومتي ربط دارند شناسايي كرده و سپس به وسيله تكنيك تحليل محتوا، اطلاعات به دست آمده را به صورت كمّي و كيفي تحليل نمايد. از جمله مهمترين يافته هاي اين تحقيق آن است كه در هر دوره پادشاهي از نظر نوع، كاركرد و مشروعيّت حكومت تفاوت آشكاري وجود داشته است.

Based on the sociological thought of Ferdowsi in Shahnameh, his views on government in ancient Iran have been brought out in the research. Since historical resources are few and they do not yield even a general perspective, the present writer has tried to extract all related evidence on cycles of kingdom and war as related to politics and government in Shanameh in order to do an analysis of content and expose both quantitative and qualitative findings. The results showed that in each cycle of kingdom there is meaningful difference as far as type, function and legitimacy are concerned.